حدیث شماره ۷ باب اموری که امامت امام (علیه السلام) را ثابت مى کند کتاب حجت اصول کافی
ابوبصیر گوید به حضرت ابو الحسن (علیه السلام) عرض کردم: قربانت گردم، امام به چه دلیل شناخته شود؟ فرمودند: «به چند خصلت؛ نخست اینکه به سبب چیزى است که از پدرش در باب او پیشى گرفته، و به سوى آن اشاره فرموده (مانند تصریح بر امامت و وصیت در باره او و سپردن علم و سلاح و سایر نشانه هاى امامت به او) تا براى مردم حجت باشد و از هر چه بپرسند فورا جواب گوید. و اگر در محضرش سکوت کنند او شروع کند و از فردا خبر دهد و به هر زبانی با مردم سخن گوید.» سپس به من فرمودند: «اى ابا محمد! پیش از آنکه از این مجلس برخیزى نشانه دیگرى بتو مى نمایانم. طولى نکشید که مردى از اهل خراسان وارد شد و به زبان عربى با حضرت سخن گفت و امام (علیه السلام) به فارسى جوابش داد، مرد خراسانى گفت. قربانت گردم، بخ خدا من از سخن گفتن به زبان خراسانى با شما مانعى نداشتم جز اینکه گمان مىکردم شما آن زبان را خوب نمىدانید، فرمودند: «سبحان اللَّه! اگر من نتوانم خوب جوابت گویم چه فضیلتى بر تو دارم؟!!» سپس به من فرمودند: «اى ابا محمد؛ همانا سخن هیچ یک از مردم بر امام پوشیده نیست و نه سخن پرندگان و نه سخن چارپایان و نه سخن هیچ جاندارى، پس هر که این صفات را نداشته باشد، امام نیست.»