حدیث شماره 15 باب اشاره و نص بر امامت امام رضا علیه السلام کتاب حجت اصول کافی
قسمت دهم
و در آن وصیّت نامه که عباس مهر آن را شکست، در زیر مهر، نام این گواهان نوشته بود: ابراهیم بن محمد، اسحاق بن جعفر، جعفر بن صالح، سعید بن عمران. و در مجلس قاضى روی ام احمد را گشودند. چون ادعا می کردند که این زن، ام احمد نیست. تا نقاب از چهره اش برداشته، شناختند که خود اوست. آن هنگام ام احمد گفت: به خدا که آقایم (موسى بن جعفر علیه السلام) به من فرمود: در آینده تو را به زور می گیرند و به مجالس می کشند. اسحاق بن جعفر به او پرخاش کرد و گفت: ساکت باش که زنان به سستى و ناتوانى منسوب هستند، گمان ندارم آن حضرت در این باره چیزى فرموده باشد. سپس على (امام هشتم) علیه السلام به عباس رو کرد و فرمودند: «برادرم! من می دانم که غرامت ها و بدهکاری هائى که دارید، شما را به این کار واداشته است، سعید (بن عمران)! برو و هر چه بدهکارى دارند تعیین کن و سپس از جانب ایشان بپرداز. نه به خدا سوگند، تا زمانى که من روى زمین راه روم از همراهى و احسان به شما دست بر نمیدارم. شما هر سخنى دارید بگوئید.»