حدیث شماره 15 باب اشاره و نص بر امامت امام رضا علیه السلام کتاب حجت اصول کافی
قسمت دوازدهم
على (بن موسى علیهماالسلام) فرمودند: «لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم. همانا اى برادرانم! خدا می داند که من مشتاق شادمانی شما هستم، خدایا! اگر تو می دانى که من صلاح ایشان را می خواهم و نسبت به آنها خوش رفتار و پیوندساز و مهربانم، در هر شب و روز مرا براى کارهاى ایشان یارى کن و جزاى خیرم بده و اگر قصد دیگرى دارم، تو هر پنهانى را می دانى، مرا چنان که سزاوارم جزا بده، اگر قصد بدى دارم جزاى بد و اگر قصد خیرى دارم جزاى خیرم ده. خدایا ایشان را اصلاح کن و کارهایشان را اصلاح کن، و شیطان را از ما و آنها دور کن، و آنها را بر اطاعتت یارى و به هدایتت موفق دار، همانا اى برادر! من خوشحالى شما را مشتاقم و به صلاح شما کوشایم، و خدا نسبت به آنچه می گویم مورد اعتماد است.» عباس گفت: من زبان تو را خوب می شناسم، براى بیل تو نزد ما گلى نیست (یعنى حناى تو نزد ما رنگى ندارد) و با این سخن از یک دیگر جدا شدند و صلّى اللَّه على محمد و آله.