حدیث شماره 8 باب وجوب اطاعت از ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی
مردى پارسى از امام کاظم (علیه السلام) پرسید اطاعت از شما واجب است؟ فرمودند: «آری» گفت مانند اطاعت على بن ابى طالب (علیه السلام)؟ فرمودند: «آرى.»
حدیث شماره 8 باب وجوب اطاعت از ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی
مردى پارسى از امام کاظم (علیه السلام) پرسید اطاعت از شما واجب است؟ فرمودند: «آری» گفت مانند اطاعت على بن ابى طالب (علیه السلام)؟ فرمودند: «آرى.»
السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف
بعضی تاکربلا آمدند؛
و در فرصتِ تاریکی فانوس ها
تاریکیِ ابدی را برگزیدند و رفتند!
و بعضی
درآخرین لحظات، به میدان عاشقی پیوستند.
و امروز فرصت انتخاب توست
واعظ: استاد شجاعی
حدیث شماره 7 باب وجوب اطاعت از ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی
حسین بن ابى العلاء گوید برای حضرت صادق علیه السّلام باور خودمان درباره اوصیا را که اطاعت از ایشان واجب است بیان کردم. ایشان فرمودند: «آرى آنان هستند همان کسانی که خداى تعالى می فرماید: «خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را (نیز) اطاعت کنید. (۵۴ نساء)» و ایشان هستند همان کسانی که خداى عزوجل فرموده است «ولى شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانى که ایمان آورده اند. (۵۵ مائده)»»
شرح:
درباره آیه اول مجلسى (ره) از مجمع البیان نقل می کند که عامه و اهل سنت اولى الامر را به زمامداران و یا علما تفسیر می کنند و اما مفسرین شیعه به استناد روایات وارده از حضرت باقر و صادق (علیهما السلام) به ائمه و اهل بیت علیهم السلام تفسیر می کنند و ایشانند که خدا اطاعتشان را بدون قید و شرط در این آیه واجب کرده است و جایز نیست که خدا اطاعت کسی را بىقید و شرط واجب کند، جز آنکه معصوم باشد و ظاهر و باطنش یکى باشد و اشتباه نکند و به کار زشت دستور ندهد و زمامداران و علماء این گونه نیستند و خدا منزه است از اینکه مردم را امر کند از گنهکار و یا کسانى که عقاید مختلف دارند اطاعت نمایند زیرا اطاعت نمودن از چند عالمى که هر یک رأى جداگانهاى دارد محال است و ممکن هم نیست که آنها در عقیده متحد شوند و یک قول را اختیار کنند.
اما در رابطه با آیه دوم که مهمترین آیه اب است که مفسرین و متکلمین شیعه بر امامت امیر المؤمنین علیه السلام استدلال کردهاند و آن موضوع خاتم بخشى آن حضرت در حال رکوع است که این آیه در شأنش نازل گشته است چنانچه این مطلب را مفسرین از عامه و اهل سنت هم اعتراف دارند، فخر رازى و زمخشرى و بیضاوى و سیوطى که از بزرگان علما اهل سنت هستند در تفاسیر خود نزول آیه شریفه را در شأن امیر المؤمنین علیه السلام و موضوع خاتم بخشى آن حضرت دانستهاند و خلاصه اخبار در این باره متواتر است فقشط بعضى از مفسرین اهل سنت را شدت تعصب واداشته است که بگویند جمله «و هم راکعون» در آخر آیه حالیه نیست و استیناف است ولى بنا بر آن لازم آید که رکوع تکرار شده باشد زیرا از «یقیمون الصلاة» رکوع فهمیده مىشود یا بگویند «رکوع» در اینجا حقیقت شرعیه ندارد و به معنى خضوع است که آن را هم طبع سلیم و ذوق صحیح نمی پذیرد یا آنکه در کلمه «ولى» تصرفى کنند و آن را از ظهورش که سنخ ولایت خدا و رسول است برگردانند، مفسرین و متکلمین شیعه در این جهات بحث کرده و به طور مفصل و مبسوط حقیقت را روشن نموده اند که نقل آنها مناسب این مختصر نیست.
حدیث شماره 6 باب وجوب اطاعت از ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی
امام صادق (علیه السلام) می فرمود: «ما گروهى باشیم که خداى عزوجل اطاعت ما را واجب کرده، انفال (غنیمت در جنگ و مباحات اولیه) از ماست و برگزیده از مال (اشیاء نفیس جنگى) به ما اختصاص دارد. ما در دانش ریشه داریم (راسخون فی العلم) و ماییم کسانی که مورد حسد واقع شدیم آن جا که خدا فرماید: «آیا مردم به خاطر آن چه خداوند از احسانش به آنان داده، حسد می برند. (54 نساء)» (در باره انفال و برگزیده از مال و نیز در باره اینکه ائمة علیه السلام محسودند بعد از این به تفصیل بیان می شود.)
حدیث شماره 5 باب وجوب اطاعت از ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی
امام صادق (علیه السلام) می فرمود: «میان رسل و اوصیاء وجوب اطاعت مشترک است.» (و بر همه واجب است که هردو را فرمان برند.)
حدیث شماره 4 باب وجوب اطاعت از ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی
امام باقر (علیه السلام) درباره سخن خداى عزوجل «به آنها سلطنت بزرگى دادیم. (54 نساء)» فرمودند: «مقصود اطاعت آنهاست که بر مردم واجب است.»
حدیث شماره 3 باب وجوب اطاعت از ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی
بشیر عطار گوید شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمود: «ما (خانواده) گروهى هستیم که خداوند اطاعت از ما را واجب کرده و شما از کسی پیروی می کنید که مردم برای نشناختن او بهانه ندارند.» (پس اگر اهل سنت در قیامت گویند ما اهل بیت پیغمبر را نمی شناختیم تا از آنها پیروى کنیم، اگر مستضعف نباشند خدا معذورشان ندارد زیرا امامت ایشان براهین روشن دارد).
حدیث شماره 2 باب وجوب اطاعت از ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی
ابى الصباح گوید گواهى دهم که شنیدم امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «گواهى دهم که على امامی است که خدا اطاعتش را واجب ساخته و حسن امامی است که خدا اطاعتش را واجب ساخته و حسین امامى است که خدا اطاعتش را واجب ساخته و على بن حسین امامی است که خدا اطاعتش را واجب ساخته و محمد بن على امامى است که خدا اطاعتش را واجب ساخته است.»
السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف
برای اثباتِ عشقِت؛ با قلبت بیا وسط! نه با پولت، مَقامِت و...
ازت یه قلب میخوان؛ که خوب ساخته باشیش!
اونوقت دست بقیه رو هم میگیری و بهشون رنگِ عشـــق میزنی
واعظ: استاد شجاعی
اللهم عجل لولیک الفرج
حدیث شماره 1 باب وجوب اطاعت از ائمه علیهم السلام کتاب حجت اصول کافی
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «کنگره و قله و کلید هر کار و راه ورود در هر چیزى و خشنودى خداى رحمان تبارک و تعالى پس از شناخت او، فرمانبرداری از امام است.» سپس فرمودند: «خداى تبارک و تعالى می فرماید: « کسی که از پیامبر اطاعت کند اطاعت خدا کرده و کسی که سرباز زند تو در برابر او مسئول نیستی. (80 نساء)»»
حدیث شماره ۱۴ باب شناخت امام و مراجعه به او کتاب حجت اصول کافی
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: «ابوعبد الله جدلى بر امیر المؤمنین (علیه السلام) وارد شد حضرت فرمودند: «اى ابوعبدالله نمی خواهى تو را خبر دهم از فرمایش خداى عزوجل «کسانی که کار نیکی انجام دهند پاداشی بهتر از آن خواهند داشت و آنها از وحشت آن روز (قیامت) در امانند. و آنها که اعمال بدی انجام دهند به رو در آتش افکنده می شوند آیا جزائی جز آنچه عمل می کردید خواهید داشت. (۸۹ و ۹ نمل)»» عرض کرد چرا اى امیرمؤمنان قربانت گردم، فرمودند: «کار نیک شناختن ولایت و دوستى ما اهل بیت است و کار بد، انکار ولایت و دشمنى ما اهل بیت است.» و باز هم آن آیه را تلاوت فرمودند.
حدیث شماره ۱۳ باب شناخت امام و مراجعه به او کتاب حجت اصول کافی
برید گفت شنیدم که امام باقر (علیه السّلام) درباره فرمایش خداى تبارک و تعالى «آیا کسی که مرده بود و ما زنده اش کرده، برایش نوری نهادیم تا با آن در میان مردم حرکت کند. (۱۲۲ انعام)» فرمودند: «مرده کسى است که به چیزى معرفت نداشته باشد و نورى که با آن میان مردم راه رود، امامى است که از او پیروى می کند. و اینکه فرماید «مانند کسى است که در ظلمات باشد و نتواند از آن بدر رود (۱۲۲ انعام)» کسى است که امام را نشناسد.»
حدیث شماره ۱۲ باب شناخخ امام و مراجعه به امام کتاب حجت اصول کافی
ابوبصیر گوید امام باقر (علیه السلام) به من فرمودند: «آیا امامت را شناخته اى؟» عرض کردم آرى، به خدا پیش از آنکه از کوفه بیرون روم. فرمودند: «بنابراین تو را بس است.»
السلام علیک یا اباصالح المهدی عج الله تعالی فرجه الشریف
هر وقت، از خودت رها شدی،
و به دستهای خدا اعتماد کردی
هروقت پاهای خودتو ندیدی،
و روی پایِ خدا ایستادی؛
تازه قلبـ❤️ـت،
برای ادراکِ انتظار حقیقی،آماده شده
واعظ: استاد شجاعی
اللهم عجل لولیک الفرج
حدیث شماره 11 باب شناخت امام و مراجعه به او کتاب حجت اصول کافی
امام صادق (علیه السلام) درباره فرمایش خداى عزوجل «و به هر کس حکمت داده شود، به یقین، خیرى فراوان داده شده است. (269 بقره)» فرمودند: «مراد از حکمت، اطاعت خدا و معرفت امام است.»
حدیث شماره ۶ باب شناخت امام و مراجعه به او کتاب حجت اصول کافی
قسمت اول
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «شما صالح نباشید جز اینکه معرفت پیدا کنید و معرفت نمی یابید جز اینکه تصدیق کنید و تصدیق نمی کنید جز اینکه تسلیم باشید. هر چهار در (تسلیم و تصدیق و معرفت و صلاح) را بکوبید که نخستین آنها جز به همراهی آخرشان شایسته نگردد. کسانی که همراه سه در باشند گمراه گشته و در بیراهی دوری افتاده اند. خدای تبارک و تعالی جز عمل صالح نپذیرد و جز وفاء به شروط و پیمانها را نپذیرد، کسی که شرطش را با خدای عز و جل وفا کند و آنچه خدا در پیمانش بیان کرده به کار بندد به آنچه نزد خداست برسد و وعده خدا را کاملا دریابد، خدای تبارک و تعالی بندگانش را به راه های هدایت خبر داده و برای ایشان در آن راه ها چراغ های بلند قرار داده و به آنها خبر داده است که چگونه راه پیمایند و فرموده است «و من بسیار آمرزنده کسی هستم که توبه کرده، ایمان آورد و عملی صالح انجام دهد و آن گاه راه را بیابد. (۸۳ طه)» و نیز فرموده «خداوند تنها از پرهیزکاران می پذیرد. (۳۱ مائده)» پس کسی که از خدا نسبت به اوامرش باک داشته باشد خدا را ملاقات کند در حالی که مؤمن باشد به آنچه محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) آورده است، افسوس، افسوس، که مردمی درگذشتند پیش از آنکه هدایت یابند، بمردند و گمان بردند که مؤمن هستند ولی از آنجا که نمی دانستند مشرک بودند. هر که از در به خانه درآید، ره یافته؛ و آنکه راهی غیر از در پیش گیرد، راه هلاکت پیموده. خدا اطاعت ولی امرش را به طاعت رسولش پیوسته و طاعت رسولش را به طاعت خودش، پس هر که از والیان امر اطاعت نکند خدا و رسولش را اطاعت نکرده و همان است اقرار به آنچه از طرف خدای عزوجل نازل گشته که فرموده است: «زیورهاتان را در مساجد به بر کنید. (۳۱ اعراف)» و خواهش نمائید و بجوئید خانه هائی را که خدا اجازه داده رفعت گیرند و نامش در آنها برده شود، زیرا خدا به شما خبر داده که آنها «آنان مردانی هستند که نه تجارت و نه هیچ (خرید و) فروشی ایشان را از یاد خدا و نماز گزاردن و زکات دادن سرگرم نمی کند. از روزی می هراسند که در آن، دل ها و دیدگان دگرگون می شود. (۳۷ نور)» همانا خدا فرستادگانش را برای امرش برگزید و سپس ایشان را باوردارندگان به بیم های خویش انتخاب کرده و فرموده: «و هیچ امّتی نیست که در آن بیم دهنده ای نباشد. (24 فاطر)» گمراه شد آنکه ندانست و ره یافت آنکه بینا و عاقل گشت....»
@Ramzehayat
حدیث شماره 10 باب شناخت امام و مراجعه به او کتاب حجت اصول کافی
ابوحمزة گوید امام باقر (علیه السلام) به من فرمود: «اى اباحمزة هر یک از شما که خواهد چند فرسخى پیماید براى خود راهنمائى گیرد. تو که به راه هاى آسمان نادانترى تا به راه هاى زمین، پس براى خود راهنمائى طلب کن.»
حدیث شماره 9 باب شناخت امام و مراجعه به او کتاب حجت اصول کافی
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «پسر کوّاء نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد و گفت اى امیرمؤمنان «و بر اعراف مردانی هستند که هرکسی را با سیمایش می شناسند. (46 اعراف)» یعنى چه؟ فرمودند: «ما هستیم اعراف که یاوران خود را از رخسارۀ آنها بشناسیم،ما هستیم اعراف همان که خداى عز و جل جز از راه ما شناخته نشود خداوند ما را در روز قیامت بر روى صراط معرفت قرار مىدهد پس داخل بهشت نشود جز کسى که ما او را بشناسیم و او ما را بشناسد و به دوزخ نرود مگر کسى که ما او را نشناسیم و او هم ما را نشناسد، به راستى خداى تبارک و تعالى اگر مىخواست بىواسطه خود را به بندگان مىشناسانید ولى ما را باب و صراط و راه معرفت خود قرار داد، کسانى که از ولایت ما روگردانیده و دیگران را بر ما ترجیح دهند از صراط مستقیم منحرفند (در قیامت آنان با سر از صراط فروبیفتند) برابر نیست و برابر نیست کسانى که مردم به آنها پناه گیرند (که ما اهل بیت پیغمبر باشیم) با کسانى که خود محتاج پناهندگى به دیگران باشند (که پیشوایان عامه باشند) زیرا آن مردم (پیروان پیشوایان؟؟؟) به سوى چشمه هاى آب تیره اندک که از چشمه اى به چشمه دیگر ریزد رفتند و کسانى که سوى ما آمدند به سوى چشمه هاى صافى آمدند که آبش به امر پروردگار جاری است و تمام شدن و خشک شدن ندارد.»»
شرح:
علومى را که ابوحنیفه و امثال او دارند تشبیه فرمود به چشمه آبى که تیره و کم است اولا علم حقیقى نیست و مخلوط به جهل است و ثانیا محدود و متناهى است و یک سلسله اصطلاحاتى است که دست به دست می گردد و علوم ربانى خود را تشبیه به چشمه صاف لایزال فرمود. یعنى آنچه ما داریم اولا عین و حقیقت علم است و ثانیا رشته اش به اقیانوس نامحدود علم خدا متصل است که بریدن و تمام شدن ندارد، هر چه از ما بپرسید جواب گوئیم و آنچه گوئیم عین حقیقت و واقعست.
حدیث شماره 8 باب شناخت امام و مراجعه به او کتاب حجت اصول کافی
محمد بن مسلم گوید شنیدم که امام باقر (علیه السلام) می فرمودند: «هر که دیندارى خداى عزوجل کند به وسیله عبادتى که خود را در آن به زحمت افکند ولى امام و پیشوائى که خدا معین کرده نداشته باشد، زحمتش ناپذیرفته و او گمراه و سرگردان است و خدا اعمال او را مبغوض و دشمن دارد. او همانند گوسفندی است که از چوپان و گله دور افتاده، روز را این سو و آن سو برود و چون شب همه جا را فراگرفت، گله ای گوسفند و چوپانش را دیده با شوق به سویشان دویده و فریب می خورد؛ پس با آنان در خوابگاهشان بخوابد و هنگامی که چوپان بامدادان گله اش را حرکت دهد نه چوپان را بشناسد و نه گله را. پس حیران به جستجوی چوپان و گله اش بدود. آن گاه باز گوسفندانی را با چوپانش دیده با شوق به سویشان دویده و فریب می خورد امّا چوپان به سرش فریاد کشد که به چوپان و گلّه خود بپیوند که تو حیرانی و از چوپان و گله ات دور افتاده ای. پس او هراسان و پریشان و راه گم کرده بدود. چوپانی ندارد تا او را به چراگاهش راهنمایی کند یا برگرداند. در این میان گرگ فرصت را غنیمت شمرده، او را بخورد. به خدا اى محمد کسى که از این امت باشد و امامى هویدا و عادل از طرف خداى عزوجل نداشته باشد چنین است، گم گشته و گمراه است و اگر با این حال بمیرد با کفر و نفاق مرده است. بدان اى محمد که پیشوایان جور و پیروان ایشان از دین خدا برکنارند، خود گمراهند و مردم را گمراه کنند، اعمالى را که انجام می دهند چون خاکستری است که تندبادى در روز طوفانى به آن تازد، از کردارشان چیزى دستگیرشان نشود. این است آن گمراهى دور و دراز.» (آرى به خدا سوگند هر که از تحت سرپرستى شما فرار کند گرفتار دینسازان و مذهب تراشان دغل و مخبط مىشود- پدر و مادرم به فداى شما-).
حدیث شماره 7 باب شناخت امام و مراجعه به او کتاب حجت اصول کافی
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خدا خوددارى و امتناع فرموده که کارها را بدون اسباب فراهم آورد پس براى هر چیزى سبب و وسیله اى قرار داد و براى هر سبب، شرح و گشایشى مقرر داشت و براى هر شرحى دانشی (نشانه ای) گذاشت و براى هر دانشی درى گویا نهاد. عارف حقیقى کسى است که این در را شناخت و نادان حقیقى کسى است که به این در نادان گشت. این در گویا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است و ما.»