حدیث شماره 15 باب اشاره و نص بر امامت امام رضا علیه السلام کتاب حجت اصول کافی
قسمت یازدهم
عباس گفت: هر چه به ما دهى از زیادى اموال خود ماست و آنچه ما از تو طلبکاریم، بیشتر از اینهاست. حضرت فرمودند: «هر چه خواهید بگوئید، آبروى من آبروى شماست، اگر خوشرفتارى کنید به نفع خود شما نزد خدا محفوظ است. و اگر بدرفتارى کنید، خدا آمرزنده و مهربان است. به خدا که شما می دانید من این زمان فرزند و وارثى جز شما ندارم و اگر چیزى را نگاه دارم از آنچه شما گمان مى کنید، یا آن را ذخیره کنم، از براى شما است و بازگشت آن به سوى شما خواهد بود. به خدا از وقتى که پدر شما- رضى اللَّه عنه - وفات کرده است، مالى به دست نیاورده ام، جز اینکه در مواردى که خبر دارید به مصرف رسانیده ام.» عباس برجست و گفت: به خدا که چنین نیست، خدا براى تو امتیازی بر ما قرار نداده است، ولى حقیقت این است که پدر ما بر ما حسد برد و چیزى را خواست که خدا نه براى او و نه براى تو روا دانسته بود و خودت هم می دانى. من صفوان بن یحیى فروشنده پارچههاى سابرى را در کوفه می شناسم (سابرى پارچه نازکى بوده که در سابور فارس می بافته اند و صفوان وکیل امام هشتم و امام نهم علیهما السلام بوده است و گویا وکیل امام هفتم هم بوده است) اگر زنده ماندم گلوى او را می گیرم و تو را هم با او.