رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

حدیث شماره 1 باب ائمه علیهم السلام جز به عهد و فرمان خدا کارى را انجام نداده و نمى دهند و از آن تجاوز نمى کنند کتاب حجت اصول کافی

 

معاذبن کثیر گوید امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «امر وصیت از آسمان در مکتوبى بر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد، و مکتوب سر به مهر جز راجع به وصیت بر محمد (صلى اللّه علیه و آله) نازل نگشت. جبرئیل (علیه السلام) عرض کرد «یا محمد؛ این است وصیت تو درباره امتت نزد اهل بیتت» رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله) فرمودند: «اى جبرئیل کدام اهل بیتم؟» گفت «برگزیده خدا از میان ایشان و ذریه او (على و اولادش علیهم السلام) و این وصیت براى این است که علم نبوت را از تو ارث ببرند، چنانکه ابراهیم (علیه السلام) به ارث گذاشت و میراث این علم براى على (علیه السلام) و ذریه تو از پشت او است.»»

آنگاه امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «آن مکتوب چند مهر داشت، على (علیه السلام) مهر اول را گشود و به آنچه در آن بود عمل کرد، سپس حسن (علیه السلام) مهر دوم را گشود و به آنچه در آن مأمور شده بود عمل کرد، چون حسن وفات کرد و درگذشت، حسین (علیه السلام) مهر سوم را گشود، دید در آن نوشته است: «جنگ کن و بکش و کشته می شوى و مردمى را براى شهادت با خود ببر، براى ایشان شهادتى جز همراه تو نیست» او هم عمل کرد و چون خواست در گذرد، پیش از آن، مکتوب را به على بن الحسین (علیه السلام) داد، او مهر چهارم را گشود و دید در آن نوشته است: «سکوت کن و چون علم در پرده شده سر بزیر انداز» (نسبت به علمى که پوشیده شده سر بزیر انداز) چون او خواست وفات کند و در گذرد، آنرا به محمد بن على (علیه السلام) داد، او مهر پنجم را گشود، دید در آن نوشته است: «کتاب خداى تعالى را تفسیر کن و پدرت را تصدیق نما (مثل او خاموشى گزین) و ارث (امامت) را به پسرت بده، و امت را نیکو تربیت کن، و به حق خداى عزوجل قیام کن (آشکار ساز)، و در حال ترس و امنیت حق را بگو و جز از خدا مترس» او هم عمل کرد و سپس آن را به شخص بعد از خود داد.» معاذ گوید من عرض کردم قربانت گردم، آن شخص شمائید؟ فرمودند: «اى معاذ؛ من از چیزى باک ندارم جز اینکه بروى و علیه من روایت کنى.» (یعنى آرى منم، اما این خبر را به مخالفین و دشمنان ما مگو) عرض کردم من از خدائى که این مقام را از پدرانت به تو رسانیده است، خواستارم که تا پیش از وفات شما، مانند آن را به اولادت عطا کند، فرمودند: «اى معاذ چنین کرده است.» عرض کردم او کیست قربانت گردم؟ فرمودند «این شخص خوابیده» و با دست خود اشاره به عبد الصالح (موسى بن جعفر علیه السلام) کرد که خوابیده بود.