حدیث شماره ۲ باب ائمه علیهم السلام جز به عهد و فرمان خدا کارى را انجام نداده و نمى دهند و از آن تجاوز نمى کنند کتاب حجت اصول کافی
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «خداى عزوجل پیش از وفات پیغمبر، مکتوبى بر او نازل کرد و فرمود: «اى محمد! این است وصیت من به سوى نجیبان و برگزیدگان از خاندان تو» پیغمبر گفت: «ای جبرئیل نجیبان کیانند؟» فرمود: «على بن ابیطالب و اولادش علیهم السلام.» و بر آن مکتوب چند مهر از طلا بود، پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله) آن را به امیرالمؤمنین (علیه السلام) داد و دستور فرمود که یک مهر آن را بگشاید و به آنچه در آن است عمل کند، امیرالمؤمنین (علیه السلام) یک مهر را گشود و به آن عمل کرد، سپس آن را به پسرش حسن (علیه السلام) داد، او هم یک مهر را گشود و به آن عمل کرد، سپس او آن را به حسین (علیه السلام) داد، او یک مهر را گشود و در آن دید نوشته است: با مردمى به طرف شهادت برو، براى آنها شهادتى جز با تو نیست، و خود را به خداى عزوجل بفروش، او هم انجام داد. سپس آن را به على بن الحسین (علیه السلام) داد. او نیز یک مهر گشود و دید در آن نوشته است: سر بزیر انداز و خاموشى گزین و در خانه ات بنشین، و پروردگارت را عبادت کن تا مرگت فرا رسد، او هم انجام داد. سپس آن را به پسرش محمد بن على (علیه السلام) داد، او یک مهر را گشود، دید نوشته است: مردم را حدیث گو و فتوى ده و جز از خداى عزوجل مترس؛ هیچکس علیه تو راهى نیابد، او هم عمل کرد و سپس آن را به پسرش جعفر (علیه السلام) داد، او هم یک مهر گشود، دید در آن نوشته است، مردم را حدیث گو و فتوى ده و علوم اهل بیت خود را منتشر کن و پدران نیکوکارت را تصدیق نما و جز از خداى عزوجل مترس که تو در پناه و امانى، او هم عمل کرد و سپس آن را به پسرش موسى (علیه السلام) داد (یعنى من هم عمل کردم و سپس آن را به پسرم موسى (علیه السلام) خواهم داد، راوى عبارت را تغییر داده است) و همچنین موسى به امام بعد از خود مى دهد و تا قیام حضرت مهدى (صلى اللّه علیه و آله) اینچنین است.»