حدیث شماره 14 باب اشاره و نص بر امامت امام جواد علیه السلام کتاب حجت اصول کافی
قسمت سوم
على بن جعفر گوید: من برخاستم و ابى جعفر علیه السلام را بوسیدم و به او عرض کردم گواهى دهم که تو امام منى نزد خدا. آنگاه حضرت رضا (علیه السلام) گریه کرد و فرمودند: «اى عمو! مگر نشنیدى که پدرم می فرمود: «رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله) فرمودند: «پدرم فداى پسر بهترین کنیزان، پسر کنیز نوبیه (نوبه بلاد بزرگی است در سودان که بلال حبشى هم از آنجا بوده است) و از صفات آن کنیز، این است که دهانش خوشبو، و رحمش فرزند نجیب را مى پروراند. واى بر آنها و خدا لعنت کند اعیبس و نژادش را (یعنى بنى عباس را) همان که فتنه انگیز است و آنها را چند سال و چند ماه و چند روز می کشد و به آنها ذلت می رساند و از جام تلخ و ناگوار به آنها مى آشاماند. و اوست در به در و دور افتاده، پدر و جد کشته شده و صاحب غیبت است که مردم درباره او گویند معلوم نیست مرده یا هلاک شده و به کدام دره رفته.»» اى عمو! چنین پسرى جز از نسل من تواند بود؟؟» عرض کردم راست گوئى، قربانت گردم.