حدیث شماره 1 باب اشاره و نص بر امامت امام هادی علیه السلام کتاب حجت اصول کافی
اسماعیل بن مهران گوید حضرت ابى جعفر (امام محمد تقى علیه السلام)، دو مرتبه از مدینه به بغداد رفت، هنگام رفتن نخستین، به حضرت عرض کردم: قربانت گردم، من در این راه بر شما نگرانم، آن امر (امامت) پس از شما با کیست؟ حضرت با لبى خندان به من متوجه شد و فرمودند: «آن غیبتى که گمان می کنى در این سال نیست.» چون نوبت دوم آن حضرت را به سوى معتصم می بردند، نزدش رفتم و عرض کردم قربانت گردم شما بیرون می روید، آن امر (امامت) پس از شما با کیست؟ حضرت به قدرى گریستند که محاسنشان تر شد، سپس به من متوجه شد و فرمودند: «در این سفر باید بر من نگران بود، امر (امامت) پس از من با پسرم على (علیه السلام) است.
شرح:
نوبت اول مأمون عباسى (لعنه الله علیه) امام جواد (علیه السلام) را از مدینه به بغداد طلبید و دخترش ام الفضل را به او تزویج کرد، حضرت همراه ام الفضل به مدینه بازگشت و پس از چندى مأمون درگذشت و برادرش محمد معتصم جانشینش شد، او حضرت را از مدینه طلب کرد و به دست زوجه اش ام الفضل مسمومش نمود