رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۴۹۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نهج البلاغه» ثبت شده است

حکمت 147 نهج البلاغه: ارزش علم و علما
(علمى، اخلاقى، اعتقادى)
1️⃣ قسمت اول حکمت

وَ مِنْ کَلَامٍ لَهُ ( علیه السلام ) لِکُمَیْلِ بْنِ زِیَادٍ النَّخَعِیِّ قَالَ کُمَیْلُ بْنُ زِیَادٍ أَخَذَ بِیَدِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) فَأَخْرَجَنِی إِلَى الْجَبَّانِ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَاءَ ثُمَّ قَالَ :
یَا کُمَیْلَ بْنَ زِیَادٍ : إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا فَاحْفَظْ عَنِّی مَا أَقُولُ لَکَ النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَئُوا إِلَى رُکْنٍ وَثِیقٍ.

از سخنان امام(علیه السلام) به کمیل بن زیاد نخعى است. کمیل بن زیاد مى گوید: امیرمؤمنان على بن ابى طالب(علیه السلام) دست مرا گرفت و به سوى صحرا (خارج شهر کوفه) برد هنگامى که به صحرا رسید آه پردردى کشید و فرمود: اى کمیل بن زیاد! دل ها همانند ظرف هاست پس بهترین آنها ظرفى است که مقدار بیشترى را بتواند نگهدارى کند بنابراین آنچه را به تو مى گویم حفظ کن و در خاطر خود بسپار.
1. اقسام مردم (مردم شناسى):
مردم سه دسته اند، دانشمند الهى، آموزنده اى که در راه راست گام برمى دارد و احمقانِ بى سر و پا و بى هدف که دنبال هر صدایى مى روند و با هر بادى حرکت مى کنند; آنهایى که با نور علم روشن نشده و به ستون محکمى پناه نبرده اند.

شرح حکمت:
در بخش اول این حکمت، به معرفی سه دسته از انسانها پرداخته شده است:
۱- عالمان ربانی: کسانی که دارای علم، تقوا و معرفت الهی بوده و هر آنچه بیان می دارند سخن خدا و اولیای او است و کار آنها تربیت شاگرد و پرورش فکر و روح آنهاست.
۲- کسانی که برای خود رهبر و پیشوا برمی گزینند، از شیطان و وسوسه های آن و انسانهای شیطان صفت دوری کرده و در سایه رهبر باتقوا و آگاه در مسیر خودسازی قدم برمی دارند.
این دو‌گروه سعادتمند،پیروز و خوشبخت هستند.
۳- گروه منحرف و‌گمراهی که امام شش صفت برای آنها بیان می دارد:
•مگس کوچک که اشاره به حقارت و بی ارزشی دارد.
•بی سر و پا و اوباش
•بی هدف که دنبال هر صدایی می روند.
•موجود سبک و بی ریشه مثل پشه، برگ خشکیده و... که با آمدن باد به هرسویی می روند که بیانگر بی وزنی و بی هدفی افراد است.
•به نور علم روشن نشدن تا بتوانند در مسیر ثابتی به سمت هدف والا حرکت کنند.
•نداشتن تکیه گاه محکم که باد و طوفان (وسوسه شیطان) جابه جا نشوند.
دو صفت آخر علت اصلی مشکلات و بدبختی ها است.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 146 نهج البلاغه: ارزش دعا، صدقه و زکات دادن
(اخلاقى، اقتصادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): سُوسُوا إِیمَانَکُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَکُمْ بِالزَّکَاةِ وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاءِ.
و درود خدا بر او، فرمود: ایمانتان را با صدقه نگهدارید و اموالتان را با زکات تضمین نمایید و امواج بلا را به وسیله دعا از خود دور کنید.

شرح حکمت:
می توان‌ این حکمت را به سه بخش تقسیم کرد:
1️⃣ صدقه: بسیارند کسانى که در اعمال و عبادات ظاهرى قهرمان میدان اند; اما هنگامى که پاى مسائل مالى به میان مى آید مى لنگند. به همین دلیل پرداختن صدقه و چشم پوشى از مال مخصوصاً اگر به صورت عادت روزانه انسان درآید در تقویت پایه هاى ایمان بسیار مؤثر است. و شاید به همین دلیل خدا در قرآن بذل جان را در کنار بذل مال قرار داده است. (111 توبه)

2️⃣ زکات: دارای دو جنبه است:
•ظاهری= پرداخت حق محرومان است که با دادن زکات مانع شورش قشر ضعیف نسبت به اغنیا می گردد. لذا خدا در قرآن می فرماید: « در راه خدا انفاق کنید و(با ترک انفاق) خود را به دست خود، نیفکنید. (195 بقره)»
•معنوی= خداوند برکات خود را از کسانی که حقوق محرومان را نمی پردازند، می گیرد که امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «هیچ مالی در دریا و خشکی از بین نرفت جز به سبب ترک زکات»

3️⃣ دعا: در رابطه با دفع بلا به برخی روایات اشاره می شود:
•قرآن می فرماید:« بگو پروردگارم برای شما ارزشی قائل نیست اگر دعای شما نباشد. (77 فرقان)»
•امام صادق(علیه السلام): «دعا حوادث سخت را باز می گرداند حتی اگر دستور از آسمان صادر و محکم و مبرم شده باشد.»
•امام زین العابدین(علیه السلام): «دعا بلایی را که نازل شده است دفع می کند و همچنین بلائی را که نازل نشده است.»
اما باید توجه داشت که برای استجابت دعا شرایطی چون توبه، نهی از منکر و غذای حلال لازم است.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 145 نهج البلاغه: عبادتهاى بى حاصل
(اخلاقى، معنوى، عبادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): کَمْ مِنْ صَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ صِیَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ وَ کَمْ مِنْ قَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ قِیَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ حَبَّذَا نَوْمُ الْأَکْیَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ.
و درود خدا بر او، فرمود: چه بسیار روزه دارانى که از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهره اى نمى برند و چه بسیار شب زنده دارانى که از قیام شبانه خود جز بى خوابى و خستگى ثمره اى نمى گیرند. آفرین بر خواب هوشمندان و افطارشان (چون آنان آنچه کنند بجا و طبق دستور مى باشد.)

شرح حکمت:
با توجه به این حکمت عبادات دارای دو بعد روحی و جسمی هستند که امام علی(علیه السلام) به عبادات بی نتیجه اشاره کرده اند:
۱- نماز:
بعد روحی= حضور قلب
بعد جسمی= انجام اذکار و افعال
حال اگر در حال نماز فکر، مشغول برنامه های مادی باشد، این عبادت نتایج تربیتی چون بازداشتن از گناه را ندارد.
۲-روزه:
بعد روحی= مبارزه با هوای نفس، تقویت ایمان و اراده
بعد جسمی= خودداری از خوردن و آشامیدن و بعضی لذات نفسانی
حال اگر به بعد روحی توجه نشود،نتیجه روزه که تقوا است حاصل نمی شود.
لذا به آداب نماز و روزه در روایات جهت قبولی در نزد پروردگار تأکید شده است.
در منابع دینی ۲شرط اساسی قبولی عبادات بیان شده است:
۱- دوری از موانع قبولی مانند: غیبت کردن، مال حرام و...
۲- پذیرش اهل بیت


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 144 نهج البلاغه: تناسب بردبارى با مصیبت ها
(اخلاقى، معنوى)

وَ قَالَ (علیه السلام): یَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِیبَةِ وَ مَنْ ضَرَبَ یَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِیبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُهُ.
و درود خدا بر او، فرمود: صبر و شکیبایى به اندازه مصیبت نازل مى شود و کسى که دستش را (به سبب بى تابى و ناشکرى) به هنگام مصیبت بر زانو زند اجر او ضایع مى گردد (و پاداشى در برابر مصیبت نخواهد داشت).

شرح حکمت:
گریه و عزادارى براى مرگ عزیزان در اسلام ممنوع نیست، زیرا سرچشمه هاى عاطفى دارد و اسلام هرگز با عواطف مردم مبارزه نکرده است. آنچه ممنوع است بى تابى و اظهار ناشکرى و حرکات و سخنانى است که دلیل بر شکایت از تقدیرات الهى باشد. حدیث معروف پیامبر(صلى الله علیه وآله) که به هنگام وفات فرزندش ابراهیم در کتب مختلف نقل شده نیز اشاره به همین معناست; هنگامى که خبر وفات فرزند به او رسید اشک در چشمان حضرت حلقه زد و سرازیر شد. شاید بعضى به آن حضرت ایراد کردند، فرمود: « چشم مى گرید و قلب محزون مى شود اما چیزى که موجب خشم خدا شود نمى گویم».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 143 نهج البلاغه: غم و غصه و پیری
(اخلاقى، بهداشت روانى)

وَ قَالَ (علیه السلام): الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ.
و درود خدا بر او، فرمود: غم و اندوه، به منزله نیمى از پیرى است. (پیرى زودرس و غیر طبیعى)

شرح حکمت:
امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند: «در برابر امور دنیا صبر و شکیبایى پیشه کنید، زیرا ساعتى بیش نیست; آنچه گذشته است نه دردى از آن احساس مى کنى نه سرورى و آنچه نیامده است نمى دانى چیست، بنابراین دنیا براى تو همان ساعتى است که در آن هستى پس در برابر اطاعت خداوند شکیبایى پیشه کن و بر ترک معصیت صبر نما».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 142 نهج البلاغه: دوستى ها و خردمندى
(اخلاقى، اجتماعى)

وَ قَالَ (علیه السلام): التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ.
و درود خدا بر او، فرمود: دوستى و محبت نسبت به دیگران، نیمى از خردمندى است.

شرح حکمت:
امام حسن عسکرى(علیه السلام) می فرمایند: «کسى که تقوا و ورع (پارسایی) خوى و خصلت او باشد و جود و بخشش طبیعتش و حلم و بردبارى عادتش، دوستانش بسیار مى شوند و ثنا خوانانش فراوان و از این طریق بر دشمنانش پیروز مى گردد».
پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله و سلم) فرمودند: «سه چیز است که اظهار محبت هرکسى را نسبت به برادر مسلمانش صفا مى بخشد: او را با چهره گشاده ملاقات کند و در مجلس که مى نشیند (هنگام ورود برادر مسلمانش) براى او جا باز کند و وى را به بهترین نام هایش خطاب نماید».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 141 نهج البلاغه: مزیت خانواده کم جمعیت
(اجتماعی، اقتصادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): قِلَّةُ الْعِیالِ أَحَدُ الْیسَارَینِ.
و درود خدا بر او، فرمود: اندک بودن تعداد زن و فرزند یکى از دو آسایش است.

شرح حکمت:
در این که آیا این سخن امام(علیه السلام) تشویقى بر تحدید نسل به هنگام محدود بودن درآمدهاست یا نه اختلاف نظر است. بعضى معتقدند که این کلام حکیمانه ناظر به مسئله تحدید نسل است و جامعه اسلامى را دعوت مى کند که در صورت کمبودها، موالید را کنترل کنند مبادا به زحمت بیفتند،
چرا که انسان مخصوصاً در دنیاى کنونى چهار نیاز مهم دارد: نیاز به تغذیه، لباس و مسکن، نیاز به امور بهداشتى، نیاز به کار و نیاز به تحصیل علم و دانش. بدیهى است که اگر این نیازها برآورده نشود فقر و بیکارى و بیمارى و جهل و بى سوادى بنیان جامعه را متزلزل مى کند به تعبیر دیگر افزایش کمیت همیشه موجب قدرت جامعه نیست بلکه گروه کمترِ داراى کیفیت بالا قدرتمند مى شوند، بنابراین کشورهایى در دنیا هست که جمعیت آنها کم است; ولى بسیار قدرتمندند و به عکس کشورهاى پر جمعیتى را مى بینیم که ضعیف و ناتوان اند. در حالى که جمعى دیگر عقیده دارند این جمله چنین مفهومى را ندارد، بلکه تنها بیان واقعیت است و تسلى خاطرى است براى کسانى که فرزندان کمى دارند و از آن رنج مى برند. درست مثل این که هرگاه کسى مرکبى نداشته باشد به او مى گویند: نداشتن مرکب سبب آسودگى از هزینه هاى مختلف آن است.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 140 نهج البلاغه: میانه روی مانع فقر
(اقتصادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَدَ.
و درود خدا بر او، فرمود: آن که میانه روى کند تهیدست نخواهد شد.

شرح حکمت:
میانه وری نه تنها باید در مسائل اقتصادی و مالی صورت گیرد بلکه در کارهای مطلوب نیز توصیه می شود که مؤمنان در عبادت نیز میانه وری را از دست ندهند.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «میانه روى در مخارج زندگى نیمى از معیشت انسان را تأمین مى کند».
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «کسى که همنشین میانه روى باشد غنا و بى نیازى پیوسته همنشین او خواهد بود و اقتصاد فقر او را جبران و مشکلات او را برطرف مى سازد».
امام صادق(علیه السلام)می فرمایند: «من ضمانت مى کنم کسى که میانه روى پیشه کند هیچ گاه فقیر نشود».

میلاد منجی عالم بشریت حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف بر همه شما مبارک باد!


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 139: تناسب امداد الهى با نیازها
(اعتقادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَى قَدْرِ الْمَئُونَةِ.
و درود خدا بر او، فرمود: کمک الهى به اندازه نیاز فرود مى آید.

شرح حکمت:
ابن ابى الحدید از پیامبر (صلى الله علیه وآله) نقل می کند: «هر کس دامنه انفاق را گسترش دهد خداوند روزى او را وسیع تر مى کند و هر زمان افراد خانواده انسان بیشتر شوند روزى نیز فزون تر خواهد شد». ابن ابى الحدید سپس داستانى از یک ثروتمندی نقل مى کند که تقسیم سالانه اى براى جمعى از فقرا داشت. ناگهان به نظرش آمد که این هزینه زیادى مى برد. به حسابدار خود دستور داد که آن را قطع کند. شبى در خواب دید که اموال زیادى در خانه دارد و گروهى آنها را از درون خانه اش به آسمان مى برند و او جزع و بى تابى مى کند و عرضه مى دارد: پروردگارا! روزى من چه شد؟ ناگاه این پیام به او رسید که ما اینها را به تو روزى دادیم که آن را درباره فقرا مصرف کنى هنگامى که آن را قطع کردى ما هم آنها را از تو گرفتیم به دیگران دادیم. صبح گاهان هنگامى که بیدار شد به حسابدارش دستور داد تمام آن کمک ها را ادامه دهد.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 138 نهج البلاغه: نقش پاداش الهى در انفاق
(اخلاقى، اقتصادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّةِ.
و درود خدا بر او، فرمود: آن که پاداش الهى را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است.

شرح حکمت:
از جمله غرائز مسلم انسان جلب منفعت و دفع ضرر است که انسان حاضر است برای رسیدن به امور مهم تری، تمام تجارب مادی خود را هرینه کند تا نهایت سودی به او برسد. لذا کسانى که به وعده هاى الهى ایمان و یقین داشته باشند در راه خدا انفاق کرده تا بیشتر از آنچه دارند در این دنیا یا آخرت یا هردو دریافت کنند. قرآن مجید مى فرماید: «و هر چیزى را (در راه خدا) انفاق کنید، عوض آن را مى دهد و او بهترین روزى دهندگان است. (39 سبأ)».
پیامبر می فرماید: «صدقه بدهید که مال انسان را افزون مى کند. صدقه بدهید خدا شما را رحمت کند».
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «صدقه موجب اداى دین مى شود و برکاتى به جا مى گذارد». البته این در مورد کسانى است که در اعمال نیک همواره انتظار عوض دارند اما مخلصان واقعى، آنها هستند که براى جلب رضاى الهى انفاق مى کنند همان گونه که در سوره «دهر»، آیه 9 آمده است: (إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَآءً وَلاَ شُکُوراً).

Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 137: صدقه راه نزول روزى
(اخلاقى، اقتصادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ.
و درود خدا بر او، فرمود: روزى را با دادن صدقه فرود آرید.

شرح حکمت:
امام (علیه السلام) در حکمت 258 مى فرمایند: «هر زمان فقیر و نیازمند شدید با دادن صدقه با خداوند معامله کنید».
در حدیثی دیگر از امام صادق آمده است که هنگامیکه یکی از فرزندانش تنهاچهل دینار داشته و وضع مالی مساعدی نداشته،ایشان به فرزندشان فرمودند که دارایی خود را به عنوان صدقه در راه خدا به نیازمندان دهد که هرچیز کلیدی دارد و کلید رزق صدقه است.لذا پس از مدتی چهل هزار دینار به فرزند ایشان رسید.
گناهان موانع معنوی روزی هستند که با استغفار و صله رحم، این موانع رفع خواهند شد.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 136 نهج البلاغه: فلسفه نماز، حج، جهاد و روزه
(اخلاقى، معنوى)

وَ قَالَ (علیه السلام): الصَّلَاةُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِیٍّ وَ الْحَجُّ جِهَادُ کُلِّ ضَعِیفٍ وَ لِکُلِّ شَیْ ءٍ زَکَاةٌ وَ زَکَاةُ الْبَدَنِ الصِّیَامُ وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ.
و درود خدا بر او، فرمود: نماز وسیله نزدیکی هر انسان باتقوا به خدا است و حج، جهاد هر ناتوانی است و برای هر چیزی زکاتیست و زکات بدن روزه است و جهاد زن شوهرداری نیکو است.

شرح حکمت:
در قرآن مجید در داستان قربانى فرزندان آدم(علیه السلام) آمده است: «(إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ); خداوند تنها، (قربانى را) از پرهیزگاران مى پذیرد». «قربان» به چیزى گفته مى شود که به وسیله آن تقرب مى جویند; خواه این وسیله، عبادتى از عبادات مانند نماز و روزه و حج باشد یا گوسفندان و سایر حیوانات قربانى یا صدقه اى در راه خدا.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 135 نهج البلاغه: اثر دعا، توبه، استغفار، شکر
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ أُعْطِیَ أَرْبَعاً لَمْ یُحْرَمْ أَرْبَعاً مَنْ أُعْطِیَ الدُّعَاءَ لَمْ یُحْرَمِ الْإِجَابَةَ وَ مَنْ أُعْطِیَ التَّوْبَةَ لَمْ یُحْرَمِ الْقَبُولَ وَ مَنْ أُعْطِیَ الِاسْتِغْفَارَ لَمْ یُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ وَ مَنْ أُعْطِیَ الشُّکْرَ لَمْ یُحْرَمِ الزِّیَادَةَ.
 قال الرضی : و تصدیق ذلک کتاب الله قال الله فی الدعاء ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ و قال فی الاستغفار وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِیماً و قال فی الشکر لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ و قال فی التوبة إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً.

و درود خدا بر او، فرمود: کسى را که چهار چیز دادند، از چهار چیز محروم نباشد، با دعا از اجابت کردن، با توبه از پذیرفته شدند، با استغفار از آمرزش گناه، با شکرگزارى از فزونى نعمت ها

شرح حکمت:
سید رضی ذیل این حکمت می فرماید: تصدیق و تأیید این گفتار (درباره امور چهارگانه و نتایج آن) در قرآن مجید است. خداوند در مورد دعا مى فرماید: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم (60 مومن)»، درباره استغفار مى فرماید: «هرکس کار بدى انجام دهد یا بر خویشتن ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش طلب کند خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت (110 نساء)»، درباره شکر مى فرماید: «هرگاه شکر نعمت به جا آورید نعمت را بر شما افزون مى کنم (7 ابراهیم)»، و درباره توبه مى فرماید: «توبه (و بازگشت به رحمت خداوند) براى کسانى است که کار بدى از روى جهالت انجام مى دهند سپس به زودى توبه مى کنند و به سوى خدا باز مى گردند آنها کسانى هستند که خداوند توبه آنها را مى پذیرد و خداوند دانا و حکیم است (17 نساء)».
«توبه» ندامت از گذشته و بازگشت به سوى خداست و «استغفار» یکى از شرایط آن است و در واقع ذکر استغفار بعد از توبه در کلام امام(علیه السلام) از قبیل ذکر خاص بعد از عام است.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 134 نهج البلاغه: حقوق دوستان
(اخلاقى، اجتماعى)

وَ قَالَ (علیه السلام): لَا یَکُونُ الصَّدِیقُ صَدِیقاً حَتَّى یَحْفَظَ أَخَاهُ فِی ثَلَاثٍ فِی نَکْبَتِهِ وَ غَیْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ.
و درود خدا بر او، فرمود: دوست، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتارى، آن هنگام که حضور ندارد، و پس از مرگ.


شرح حکمت:
بعضى هستند که در حضور دوست به سبب شرم و حیا رسم دوستى را به جا مى آورند; ولى به هنگامى که آنها غائب باشند خود را از آن خلاص مى کنند و به اصطلاح «حفظ الغیب» ندارند و از آن فراتر هنگامى که دوستشان از دنیا برود و دست او از همه چیز کوتاه گردد و امید خدمتى از او نداشته باشند او را فراموش مى کنند; نه به سراغ همسر و فرزند او مى روند که اگر مشکلى دارند حل کنند، نه در جمع دوستان زنده یادى از او مى کنند و نه کار خیرى براى او انجام مى دهند.
امام علی (علیه السلام) مى فرمایند: «راستگو کسى است که عیوب تو را براى تو بگوید و اندرز دهد و در غیبتت مراتب دوستى را حفظ کند و تو را بر خود (در حل مشکلات) مقدم شمرد».
دوست آن باشد که گیرد دست دوست *** در پریشان حالى و درماندگى


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 133 نهج البلاغه: اقسام مردم و دنیا
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): الدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ لَا دَارُ مَقَرٍّ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ رَجُلٌ بَاعَ فِیهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا.
و درود خدا بر او، فرمود: دنیا سراى عبور است نه سراى اقامت و مردم در دنیا دو گونه اند: بعضى خود را فروختند و خویش را هلاک کردند و بعضى خود را خریدند و آزاد کردند.

شرح حکمت:
امام سجاد(علیه السلام) از حضرت مسیح نقل کرده است که مى گوید: «دنیا به منزله پلى است، از آن عبور کنید و به فکر آباد کردن آن (و خانه ساختن بر آن) نباشید».
در ادامه به سرمایه وجود انسان که عمر و حیات و زندگی است اشاره می کند. لذا اگر به متاع اندک دنیا و لذات و هوس های آلوده فروخته شود، موجب هلاکت خویش می شود زیرا در سرای دیگر جایگاه امنی ندارد و اگر اطاعت پروردگار را کند، از اسارت شیطان آزاد شده و عمر خود را خریداری کرده است.
در واقع آزادی حقیقی در پیروی از فرمان خداست و هر آنچه را غیر از این دیگران آزادی می نامند، اسارت در چنگال هوا و هوس و خواسته های شیطان است، لذا باید امیر نفس خویش بود نه اسیر.
امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «به دنیا همچون زاهدى که مى خواهد از آن جدا شود نگاه کن نه همچون عاشق دلداده».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 132 نهج البلاغه: ضرورت یاد مرگ
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ لِلَّهِ مَلَکاً یُنَادِی فِی کُلِّ یَوْمٍ لِدُوا لِلْمَوْتِ وَ اجْمَعُوا لِلْفَنَاءِ وَ ابْنُوا لِلْخَرَابِ.
و درود خدا بر او، فرمود: همانا فرشته اى است از فرشتگان خدا که در هر روز فریاد مى زند که بزایید (یا فرزند به دنیا بیاورید) براى مردن و (مال) بیندوزید، براى فانى شدن و بسازید، براى ویران گردیدن.


شرح حکمت:
در حقیقت امام روى سه چیز از مهم ترین مواهب زندگى دنیا انگشت گذارده و سرانجام همه آنها را روشن ساخت: فرزندان که عزیزترین سرمایه انسان اند و اموال که براى آن زحمت فراوان مى کشد و بناهاى مجلل که گاه قسمت عمده عمر خود را صرف آن مى کند. امام مى فرماید: هیچ یک از اینها بقا و دوامى ندارد و سرانجام گرد و غبار فنا بر روى همه آنها مى نشیند تنها چیزى که براى انسان باقى مى ماند اعمال خیر و نیکى هاست که نزد خدا ذخیره مى شود.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 131 نهج البلاغه: خوبی های دنیا
(اخلاقى، اجتماعى)

قسمت دوم حکمت

وَ قَالَ (علیه السلام): .... إِنَّ الدُّنْیَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِیَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِکَةِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْیِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّةَ فَمَنْ ذَا یَذُمُّهَا وَ قَدْ آذَنَتْ بِبَیْنِهَا وَ نَادَتْ بِفِرَاقِهَا وَ نَعَتْ نَفْسَهَا وَ أَهْلَهَا فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ رَاحَتْ بِعَافِیَةٍ وَ ابْتَکَرَتْ بِفَجِیعَةٍ تَرْغِیباً وَ تَرْهِیباً وَ تَخْوِیفاً وَ تَحْذِیراً فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ وَ حَمِدَهَا آخَرُونَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ذَکَّرَتْهُمُ الدُّنْیَا فَتَذَکَّرُوا وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا.

و درود خدا بر او، (شنید مردى دنیا را نکوهش مى کند.) فرمود:
.
.
.
2. خوبیها و زیباییهاى دنیا:
دنیا سراى صدق و راستى است براى آن کس که به راستى با آن رفتار کند، و جایگاه عافیت است براى کسى که از آن چیزى بفهمد، و سراى بى‌نیازى است براى آن کس که از آن توشه برگیرد، و محلّ موعظه و اندرز است براى کسى که از آن اندرز گیرد. دنیا مسجد دوستان خدا و نمازگاه فرشتگان پروردگار، و محل نزول وحى الهى، و تجارت خانه اولیاى الهى است. آنها در دنیا رحمت خدا را به دست آورده و بهشت را از آن بهره گرفتند. با این حال (که براى تو شرح دادم) چه کسى دنیا را نکوهش مى‌کند؟ دنیا جدایى خود را اعلام داشته و فراق خویش را با صداى بلند خبر داده و از مرگ خود و اهلش همه را با خبر ساخته است. دنیا بانمونه‌اى از بلاهایش بلاهاى (آخرت) را به آنها نشان داده و با صحنه‌هایى از سرور و خوشحالى‌اش به سرور (آخرت) متوجه ساخته است (در حالى که همه مى‌دانند نه بلاى آخرت قابل مقایسه با بلاى دنیا و نه سرور آخرت شایسته مقایسه با سرور دنیاست). شامگاه با عافیت و خوشی رفت و بامداد با ناگواری و فاجعه برگشت (این تضاد حالات دنیا) برای تشویق و بیمناک ساختن و ترساندن و برحذر داشتن است، با این اوصاف، گروهى آن را در «روز پشیمانى» (روز قیامت) نکوهش مى‌کنند و گروه دیگرى در آن روز آن را مدح و ستایش مى‌نمایند؛ همان گروهى که دنیا به آنها تذکر داد و متذکر شدند و براى آنها (با زبان حال) سخن گفت و تصدیقش کردند و به آنان اندرز داد و اندرزش را پذیرا شدند.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 131 نهج البلاغه: خوبی های دنیا
(اخلاقى، اجتماعى)

قسمت اول حکمت

وَ قَالَ (علیه السلام): وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا یَذُمُّ الدُّنْیَا أَیُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْیَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِیلِهَا أَ تَغْتَرُّ بِالدُّنْیَا ثُمَّ تَذُمُّهَا أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَیْهَا أَمْ هِیَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَیْکَ مَتَى اسْتَهْوَتْکَ أَمْ مَتَى غَرَّتْکَ أَ بِمَصَارِعِ آبَائِکَ مِنَ الْبِلَى أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ تَحْتَ الثَّرَى کَمْ عَلَّلْتَ بِکَفَّیْکَ وَ کَمْ مَرَّضْتَ بِیَدَیْکَ تَبْتَغِی لَهُمُ الشِّفَاءَ وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الْأَطِبَّاءَ غَدَاةَ لَا یُغْنِی عَنْهُمْ دَوَاؤُکَ وَ لَا یُجْدِی عَلَیْهِمْ بُکَاؤُکَ لَمْ یَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُکَ وَ لَمْ تُسْعَفْ فِیهِ بِطَلِبَتِکَ وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِکَ وَ قَدْ مَثَّلَتْ لَکَ بِهِ الدُّنْیَا نَفْسَکَ وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَکَ ...

و درود خدا بر او، (شنید مردى دنیا را نکوهش مى کند.) فرمود:
1. توبیخ نکوهش کننده دنیا:
اى کسى که نکوهش دنیا مى‌کنى (و دنیا را به خدعه و نیرنگ و فریبندگى متهم مى‌سازى) تو خودت تن به غرور دنیا داده‌اى و به باطل‌هاى آن فریفته شده‌اى (عیب از توست نه از دنیا) تو خود فریفته دنیا شده‌اى سپس دنیا را مذمت مى‌کنى (و گناه را به گردن آن مى‌افکنى؟) تو ادعا مى‌کنى که دنیا بر تو جرمى روا داشته یا دنیا چنین ادعایى بر تو دارد؟ چه زمانى دنیا تو را به خود مشغول ساخت، یا کى تو را فریب داد؟ آیا به محلى که پدرانت به خاک افتادند و پوسیدند تو را فریب داده؟ یا به خوابگاه مادرانت در زیر خاک؟ چه‌قدر با دست خود به بیماران پرداختى و چه‌قدر آنها را پرستارى کردى؟ درخواست شفا براى آنها مى‌کردى و از طبیبان، راه درمان آنها را مى‌خواستى، در آن روزهایى که داروىِ تو به حال آنها سودى نداشت و گریه تو فایده‌اى نمى‌بخشید، و دلسوزى آمیخته با ترس تو براى هیچ یک از آنها سودى نداشت و کوشش‌ها و کمک‌هایت براى آنها نتیجه‌اى نمى‌داد و با نیرویت دفاعى از آنها نکردى (و سرانجام با همه این تلاش و کوشش‌ها مرگ گریبانشان را گرفت و به همه چیز پایان داد). دنیا با این نمونه‌ها (که براى تو گفتم) وضع تو را نیز مجسم ساخته و با قربانگاه‌هاى او (براى دیگران)، قربانگاه تو را (به تو نشان داده.).....


شرح حکمت:
امام(علیه السلام) احساس فرمود که (مردی که دنیا را نکوهش می کند) مرد ریاکارى است و نکوهش او از دنیا نوعى اظهار قدس و تقواست بى آنکه صاحب تقدس و تقوا باشد. بخش اول درباره این است که وصف دنیا به فریب کار بودن توصیف بى دلیلى است، زیرا اگر چشم عبرت بین باشد نشانه هاى بى وفایى دنیا در همه جاى آن آشکار است.
«مُتَجَرِّم» به کسى مى گویند که ادعاى جرم بر کسى دارد و منظور امام(علیه السلام) این است که تو از دنیا شکایت مى کنى که بر تو ستم کرده و تو را فریفته در حالى که دنیا باید از تو شکایت کند که مواهبش را به باطل هزینه کرده اى.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 130 نهج البلاغه: ناپایداری دنیا و اهمیت تقوا
(اخلاقى، معنوى)

وَ قَالَ (علیه السلام): وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّینَ فَأَشْرَفَ عَلَى الْقُبُورِ بِظَاهِرِ الْکُوفَةِ: یَا أَهْلَ الدِّیَارِ الْمُوحِشَةِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ یَا أَهْلَ التُّرْبَةِ یَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ یَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ یَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِی الْکَلَامِ لَأَخْبَرُوکُمْ أَنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى.

و درود خدا بر او، فرمود: (امام علیه السّلام، وقتى از جنگ صفین برگشت و به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید رو به مردگان کرد.) اى ساکنان خانه هاى وحشت زا، و محلّه هاى خالى و گورهاى تاریک، اى خفتگان در خاک، اى غریبان، اى تنها شدگان، اى وحشت زدگان، شما پیش از ما رفتید و ما در پى شما روانیم، و به شما خواهیم رسید. اما خانه هایی که از خود گذاشتید و رفتید، پس از شما آمدند و در آنها مسکن گزیدند و شوهرها زن انتخاب کردند و زن ها شوهر و امّا اموال شما در میان دیگران تقسیم شد. این بود خبری که ما زندگان برای شما داشتیم، حال خبر شما برای ما چیست؟ (سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود) بدانید که اگر اجازه سخن گفتن داشتند، شما را خبر مى دادند که: بهترین توشه، تقوا است.


شرح حکمت:
در واقع امام(علیه السلام) انگشت روى مهم ترین مسائل زندگى انسان ها گذاشته که براى بدست آوردن آن تلاش مى کنند; خانه هاى مرفه، همسران خوب و اموال فراوان. همان چیزى که در آیه 14 سوره آل عمران آمده است که اینها وسایل گذران زندگى دنیاست و سرانجام کار انسان نیست.
خداوند در قرآن می فرماید: «و زاد و توشه تهیه کنید و بهترین زاد و توشه، پرهیزگارى است و از (مخالفتِ) من بپرهیزید اى خردمندان. (197 بقره)»
تقوا به معناى احساس مسئولیت در برابر فرمان خداست که نتیجه آن انجام واجبات و ترک محرمات است. یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) مى گوید: خدمت امام(علیه السلام) بودم سخن از اعمال به میان آمد من گفتم:
عمل من بسیار ضعیف و کم است. امام(علیه السلام) فرمود: «از این سخن خوددارى کن و استغفار نما که اعمال کم آمیخته با تقوا بهتر از اعمال زیاد بدون تقواست. انسانی که اطعام طعام می کند و در خانه او روی نیازمندان باز است اما هنگامی ک دری از حرام به سوی او گشوده می شود،وارد آن می شود. این عملی است بدون تقوا. شخص دیگرى ممکن است این گونه کارهاى خیر را انجام ندهد اما هنگامى که درِ حرام به روى او گشوده شود وارد نگردد (گرچه اعمال کمى دارد; اما آمیخته با تقواست).»


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 129 نهج البلاغه: شناخت عظمت پروردگار
(اعتقادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): عِظَمُ الْخَالِقِ عِنْدَکَ یُصَغِّرُ الْمَخْلُوقَ فِی عَیْنِکَ.
عظمت آفریدگار در نظر تو، مخلوق را در چشمت کوچک مى کند.

شرح حکمت:
اگر انسان دوران کودکی خود را کنار حوضی گذرانده باشد،هنگامیکه به کنار استخری می رود،استخر در نظرش بسیار جلوه می کند.اما اگر در کنار دریا بزرگ شده باشد،استخر برایش کوچک است. لذا کسانی که ذات پاک خداوند را باعظمت شناخته باشند،مشاهده قدرتهای مخلوقات در نظرشان جلوه نخواهد کرد.
اگر مى بینیم امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید: «به خدا سوگند اگر اقلیم هاى هفت گانه جهان را (در گذشته تمام دنیا را به هفت بخش که هر کدام نام اقلیم داشت تقسیم مى کردند) با آنچه در زیر افلاک قرار دارد به من بدهند که درباره مورچه اى ستم کنم و پوست جویى را از دهانش بیرون بکشم چنین کارى را نخواهم کرد». دلیل این کلام امام(علیه السلام) همین است که خدا را با عظمت فوق العاده اى شناخته و تمام دنیا در نظر او از پوست یک جو یا از برگ درختى که در دهان ملخى باشد کوچک تر جلوه مى کند.

+میلاد حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام خدمت همه عزیزان مبارک باد!


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat