رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۴۹۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نهج البلاغه» ثبت شده است

حکمت 158 نهج البلاغه: روش برخورد با دوستان بد
(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ (علیه السلام): عَاتِبْ أَخَاکَ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ ، وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَیْهِ.
و درود خدا بر او، فرمود: برادرت را (به هنگامى که خطایى از او سر مى زند) با نیکى کردن به او سرزنش کن! و شر وى را از راه بخشش به او دور ساز!

شرح حکمت:
امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه خود بهترین راه رفع مزاحمت هاى بعضى از دوستان را بیان کرده
اساس این سخن همان است که در قرآن مجید آمده مى فرماید «بدى را با نیکى دفع کن، ناگاه (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى است. (34 فصلت)»
درباره اخلاق رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده است: «بدى را به بدى جزا نمى داد بلکه (با خوبى به مقابله با آن مى پرداخت و) مى بخشید و صرف نظر مى کرد».
این اخلاق حسنه طبق روایت تاریخ در روز فتح مکه از پیامبراسلام (صلی اله علیه و اله و سلم) و در موارد بسار دیگری از ائمه (علیهم السلام) مشاهده شده است.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 157 نهج البلاغه: آشکار بودن راه هاى هدایت
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): قَدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِیتُمْ إِنِ اهْتَدَیْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنِ اسْتَمَعْتُمْ.
و درود خدا بر او، فرمود: اگر چشم بینا داشته باشید، حقیقت را نشانتان داده اند، اگر هدایت مى طلبید شما را هدایت کردند، اگر گوش شنوا دارید، حق را به گوشتان خواندند.

شرح حکمت:
حکمت فوق اشاره به این نکته دارد که خداوند تمام وسایل هدایت و سعادت را در اختیار انسان گذاشته است. قدرت خویش را در آفرینش و درس هاى عبرتش را درباره اقوام پیشین در برابر انسان قرار داده است، لذا اگر انسان چشم بینا داشته باشد، می بیند. خداوند پیام حق خود را از طریق رسولان مخصوصا پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) به واسطه کتب آسمانی ارسال داشته است، پیامی که شامل هم معرف و عقاید است و هم راه و رسم عبودیت و هم بهتر زیستن و سعادتمند شدن.
در نتیجه اگر انسان گوش شنوا داشته باشد این پیامها را شنیده و در سایه این دیدنی ها و شنیدنی ها، راه هدایت خود را پیدا کرده و در این راه قدم می گذارد و به سوی مقصد حرکت می کند.
در آیات و روایات متعددی بیان شده است که آنچه برای هدایت انسان لازم بوده از سوی خداوند فراهم شده است، لذا مشکل از انسان است که گوش و چشم خود را بر حقایق می بندد. در زیر به چند آیه و روایت اشاره می گردد:
1. امام (علیه السلام) مى فرماید: خداوند به همه شما اتمام حجت کرده اگر راه خطا رفتید و گرفتار مجازات الهى در دنیا و آخرت شدید بدانید بر اثر کوتاهى خودتان بوده است.
2. خداوند از قول دوزخیان می فرمایند: اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقّل مى کردیم، در میان دوزخیان نبودیم( 10ملک).
3. حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که می فرمایند: نابینا کسى نیست که چشم خود را از دست داده باشد. نابینا کسى است که بصیرت ندارد.
4. خطبه88 نهج البلاغه: نه هر کس که دل دارد خردمند و نه هر کس که گوش دارد شنواست و نه هر کس که چشم دارد بیناست.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 156 نهج البلاغه: ضرورت خدا شناسى و اطاعت
(اخلاقى، عبادى، اعتقادى)

وَ قَالَ (علیه السلام): عَلَیْکُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لَا تُعْذَرُونَ بِجَهَالَتِهِ.
و درود خدا بر او، فرمود: لازم است از کسى اطاعت کنید که از نشناختن او معذور نیستید.

شرح حکمت:
در این حکمت در درجه اول اشاره به خدا دارد و در درجه دوم به پیامبر و ائمه علیهم اسلام اشاره دارد که باید از آنها اطاعت نمود و این توجیه که نمی دانستم، اطلاعت نکردم، قابل قبول نمی باشد زیرا بر هر کسی واجب است خداوند را که بخشنده نعمت ها است، بشناسد و بعد از شناخت او باید بداند رسولانی را جهت ارسال پیامش و نشان دادن راه صحیح و باطل مبعوث نموده است و بعد از رحلت ایشان اوصیای آنها را باید بشناسند تا بتوانند پیام رسولان را از آنها دریافت کنند.
هدف دیگر امام علی (علیه اسلام) این است که به مردم هشدار دهد از اطاعتش سرپیچی نکنند که مایه سرافندگی است و در قیامت قابل قبول نمی باشد. لذا امام صادق (علیه اسلام) می فرمایند: «خداوند متعال روز قیامت به بنده اش مى گوید: آیا مى دانستى؟ اگر بگوید: آرى مى فرماید: چرا به آنچه مى دانستى عمل نکردى؟ و اگر بگوید نمى دانستم به او مى گوید: چرا یاد نگرفتى که عمل کنى و به این ترتیب با او مخاصمه مى کند و این است معناى حجت بالغه».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 155 نهج البلاغه: ضرورت پایبندى به عهد و پیمان
(اخلاق اجتماعى)

وَ قَالَ (علیه السلام): اعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ فِی أَوْتَادِهَا.
و درود خدا بر او، فرمود: با کسانى عهد و پیمان بندید، که به عهد و پیمان خود وفا مى کنند.

شرح حکمت:
براى این کلام تفسیرهاى فراوانى ذکر شده :
1. همان چیزى که در ترجمه بالا آمد
2. به هنگامى که مى خواهید با کسى پیمان ببندید شرایط دقیق و محکمى براى آن ذکر کنید تا راه فرارى براى طرف باقى نماند.
3. این که وفاى به پیمان لازم است; اما نه در برابر پیمان شکنان; هرگاه آنها پیمان شکستند شما هم مى توانید دست از پیمان بردارید، همان گونه که در آیه 7 سوره «توبه» مى خوانیم: «تا زمانى که به پیمان شما پایبند باشند، شما نیز به پیمان آنها پایبند باشید». نیز در آیه 12 همان سوره آمده است: «و اگر پیمان هاى خود را پس از عهد خویش بشکنند، و آیین شما را مورد طعن (و تمسخر) قرار دهند، با پیشوایان کفر پیکار کنید; چرا که پیمان آنها اعتبارى ندارد».
مناسب تر از همه این تفاسیر همان تفسیر اول به نظر مى رسد، هرچند جمع تفاسیر مختلف در یک عبارت طبق عقیده ما که بارها به آن اشاره کرده ایم امکان پذیر است.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 154 نهج البلاغه: گناه رضایت!
(اخلاقى، سیاسى)

وَ قَالَ (علیه السلام): الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ وَ عَلَى کُلِّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثْمَانِ إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَى بِهِ.
و درود خدا بر او، فرمود: آن کس که به کار جمعیتى راضى باشد همچون کسى است که در آن کار با آنها شرکت کرده (منتها) آن کس که در انجام کار باطل دخالت دارد دو گناه مى‌کند: گناه عمل وگناه رضایت به آن.

شرح حکمت:
هنگامى که رضایت به کارهاى خلاف دیگران در قلب انسان جایگزین شد تدریجاً در اقوال و افعال او خود را نشان مى دهد. اضافه بر این کسى که به اعمال خلاف دیگران راضى مى شود هرگز به وظیفه امر به معروف و نهى از منکر عمل نخواهد کرد.
مسئله رضایت به گناه گنهکاران جزء گناهان کبیره شمرده شده و حتى عذاب الهى دامن چنین افرادى را مى گیرد. در داستان کشتن ناقه ثمود، قرآن مى گوید: همه آن قوم بر اثر عذاب الهى از میان رفتند در حالى که ناقه ثمود را یک نفر کشت و چون دیگران به آن رضایت دادند خداوند همگى را عذاب کرد.
امام رضا (علیه السلام) در پاسخ کسى که سؤال کرد: چگونه هنگامى که حضرت مهدى(علیه السلام) قیام مى کند فرزندان قاتلان امام حسین(علیه السلام) را به سبب اعمال پدرانشان به قتل مى رساند در حالى که خداوند مى فرماید: «و هیچ گناهکارى بار گناه دیگرى را به دوش نمى کشد. (164 انعام)» امام(علیه السلام) فرمود: به سبب آن که این فرزندان به اعمال پدرانشان رضایت دادند و به آن افتخار مى کنند و هر کس به چیزى راضى شود مانند این است که آن را انجام داده باشد.

ممکن است این سوال پرسیده شود که ما روایات فراوانى داریم که نیت معصیت، معصیت نیست پس چگونه رضایت به معصیت دیگرى موجب گناه می شود؟
جواب: شخصى که نیت معصیت مى کند رضایت به معصیتى داده که انجام نشده است و این شخص با کسى که به معصیت و گناهى که انجام گرفته است رضایت مى دهد تفاوت بسیار دارد.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 153 نهج البلاغه: پیروزی نتیجه صبوری
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): لَا یَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَ إِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ.
و درود خدا بر او، فرمود: شخص صبور (و با استقامت) پیروزى را از دست نخواهد داد هرچند زمانى طولانى بگذرد.

شرح حکمت :

صبر، استقامت در برابر دردها و رنج ها و مشکلات است. زیرا طبیعت زندگى دنیا این است که با مشکلات آمیخته شده و غالباً در کنار گل ها خارهایى است و در کنار عسل ها نیش زنبورانى. در قرآن سوره یوسف میخوانیم ؛ زمانی که برادران یوسف او را شناختند گفت: «من یوسفم، و این برادر من (بنیامین) است; خداوند بر ما منّت گذارد. هرکس تقوا پیشه کند و شکیبایى و استقامت نماید، (سرانجام پیروز مى شود;) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمى کند. (90 یوسف)»در تمام رشته های علمى و صنعتى و سیاسى و اجتماعى کسانى پیروز شدند که از صبر و استقامت بیشترى برخوردار بودند، و به سمت هدف حرکت کردند.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 151 نهج البلاغه: ضرورت آینده نگرى
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): لِکُلِّ امْرِئٍ عَاقِبَةٌ حُلْوَةٌ أَوْ مُرَّةٌ.
و درود خدا بر او، فرمود: براى هر انسانى عاقبتى شیرین یا تلخ است.

شرح حکمت:
انسان نباید امروز خود را در نظر بگیرد، باید مراقب عاقبت خویش باشد. غفلت از عاقبت کارها و عاقبت زندگی انسان مشکلات عظیمی برای او در دنیا و آخرت به بار می آورد. پیامر فرمودن:«هنگامی که تصمیم بر کاری گرفتی در عاقبت آن بیندیش اگر عاقبت آن نیک دیدی انجام ده و اگر عاقبت آن زشت و تاریک است از آن بپرهیز.» امام صادق علیه السلام در تعقیبات نماز می فرمایند: «خداوندا! من از تو میخواهم این که مرا در طاعت خود استوار داری تا این که مرا در حالی که از من راضی هستی از دنیا ببری و از تو می خواهم پایان عمر مرا سعادت قرار دهی.»


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 152 نهج لبلاغه: ناپایداری دنیا
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): لِکُلِّ مُقْبِلٍ إِدْبَارٌ وَ مَا أَدْبَرَ کَأَنْ لَمْ یَکُنْ.
و درود خدا بر او، فرمود: هر چیزى که روى مى آورد روزى پشت خواهد کرد و چیزى که پشت مى کند گویى هرگز نبوده است.

شرح حکمت:
اشاره به ناپایداری جهان، نعمتهای آن و امکانات مادی آن دارد که این امور روزی انسان را شاد و خوشحال کرده اما در نهایت آنها را از دست می دهد مانند: جوانی، ثروت، جاه و و مقام و... که یا آنها از انسان جدا می شوند و یا انسان با مرگ خود از آنها جدا می گردد و چیزی جز کفن با خود به همراه نمی برد، لذا انسان نباید به آنها دل ببندد.
با از دست دادن این نعمتها،آثار آنها نیز از بین رفته و انگار از ابتدا وجود نداشته اند، اما اعمال صالح و‌ کارهای نیک آثارش باقی می ماند. قرآن در مورد دل بستن به نعمتها و ناراحت شدن بخاطر از دست دادن آنها می فرماید: «برای آنچه از شما فوت شده تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید. (23 حدید)»


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 150 نهج البلاغه: موعظه ای کامل و جامع
(اخلاقى، اجتماعى، سیاسى)
7⃣ قسمت هفتم حکمت

وَ قَالَ (علیه السلام): لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَنْ یَعِظَهُ لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو...
یُرْشِدُ غَیْرَهُ وَ یُغْوِی نَفْسَهُ فَهُوَ یُطَاعُ وَ یَعْصِی وَ یَسْتَوْفِی وَ لَا یُوفِی وَ یَخْشَى الْخَلْقَ فِی غَیْرِ رَبِّهِ وَ لَا یَخْشَى رَبَّهُ فِی خَلْقِهِ.

(مردى از امام در خواست اندرز کرد) و درود خدا بر او، فرمود: از کسانى مباش که...
(26) دیگران را هدایت مى نماید ولى خود را به گمراهى مى کشد. در نتیجه مردم از آنها اطاعت مى کنند، اما خود معصیت خدا مى کند. (27) حق خود را به طور کامل مى گیرد ولى حقوق دیگران را نمى پردازد. (28) از غیر خدا مى ترسد، امّا از پروردگار خود نمى ترسد.


شرح حکمت:
26. با سخنان هدایتگر خود باعث نجات دیگران می شوند اما خودشان از آن بهره نمیبرند، لذا پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله و سلم) می فرمایند: «شدیدترین ندامت و حسرت دوزخیان ندامت کسى است که یکى از بندگان را به سوى خدا فراخوانده و او دعوتش را اجابت نموده و قبول کرده پس اطاعت خدا نموده و خداوند وى را وارد بهشت کرده است، در حالى که دعوت کننده به سبب ترک علم و پیروى از هواى نفس و آرزوهاى دور و درازش وارد دوزخ شده است.»

27. اشاره به کم فروشان دارد که در هر زمینه ای حق خود را از مردم به طور کامل می گیرند اما در پرداختن حق کوتاهی می کنند، مانند کسانی که هنگام کار از ساعات کار خود و ‌مأموریت خود می زنند اما به هنگام دریافت مزد، از قرارداد خود عقب نشینی نمی کنند.

28. اشاره به ضعف ایمان و غلبه هوای نفس دارد که به سبب ترس از مردم بر خلاف میل آنها رفتار نمی کنند اما در برابر امر خدا نافرمانی کرده و از خدا نمی ترسند.

در این اوصاف ۲۸گانه که ارتباط نزدیکی باهم دارند، غالبا اشاره به تناقض در شخصیت و رفتار دارد که به سبب انگیزه های شهوانی، دو گونه عمل میکنند اما کسانی که ایمان قوی دارند، بر نفس خود تسلط داشته و از این تناقض ها دورند.
ازاین رو مرحوم سید رضى در پایان این گفتار حکیمانه مى فرماید: « اگر در نهج البلاغه جز این حکمت وجود نداشت، همین یک حکمت براى اندرز دادن کافى بود. این سخن، حکمتى رسا، و عامل بینایى انسان آگاه، و عبرت آموز صاحب اندیشه است.»


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 150 نهج البلاغه: موعظه ای کامل و جامع
(اخلاقى، اجتماعى، سیاسى)
6️⃣ قسمت ششم حکمت

وَ قَالَ (علیه السلام): لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَنْ یَعِظَهُ لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو...
یَسْتَعْظِمُ مِنْ مَعْصِیَةِ غَیْرِهِ مَا یَسْتَقِلُّ أَکْثَرَ مِنْهُ مِنْ نَفْسِهِ وَ یَسْتَکْثِرُ مِنْ طَاعَتِهِ مَا یَحْقِرُهُ مِنْ طَاعَةِ غَیْرِهِ فَهُوَ عَلَى النَّاسِ طَاعِنٌ وَ لِنَفْسِهِ مُدَاهِنٌ اللَّهْوُ مَعَ الْأَغْنِیَاءِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ الذِّکْرِ مَعَ الْفُقَرَاءِ یَحْکُمُ عَلَى غَیْرِهِ لِنَفْسِهِ وَ لَا یَحْکُمُ عَلَیْهَا لِغَیْرِهِ...

(مردى از امام در خواست اندرز کرد) و درود خدا بر او، فرمود: از کسانى مباش که...
(22) گناه دیگرى را بزرگ مى شمارد، امّا گناهان بزرگ خود را کوچک مى پندارد، طاعت (و عبادت) دیگران را کوچک و طاعت خود را بزرگ مى داند. (23) مردم را سرزنش مى کند و نسبت به خویش سهل انگار است. (24) خوشگذرای با ثروتمندان نزد او از ذکر خدا با مستمندان محبوب تر است. (25) به زیان دیگران و سود خود، داورى مى کنند؛ اما هرگز به زیان خود و سود دیگران حکم نمى کند...

شرح حکمت:
22. از آثار حب ذات ممانعت از قضاوت یکسان درباره خود و دیگران است حال آنکه مومنان در روایتی از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) اینگونه می باشند «او اعمال خوب زیادى را که از خودش سر زده ناچیز مى شمارد; اما اعمال خیر اندک دیگران را بزرگ مى بیند.»

23. به بیان بعضى از بزرگان اخلاق اگر خارى به پاى دیگران رود آن را مى بینند; اما اگر شاخه درختى در چشمشان فرو رود نمى بینند و این تناقض و تضاد نیز از آثار حب ذات است. خلاصه این که کوچک ترین عیوب دیگران را مى بیند اما از بزرگ ترین عیب خود با مسامحه مى گذرد.

24. مشغول لهو و لعب بودن یک عیب و با اغنیاى بى درد و بى خبر از حال فقرا همنشین شدن عیبى دیگر؛ اما با فقیران زیستن خود یکى از محاسن اخلاقى است و ذکر خدا با آنان گفتن فضیلت دیگرى است.

25. نشانه مؤمنان این است که طرفدار حق باشند، هرچند به زیان آنها باشد و باطل را رها کنند، هرچند به ضرر آنها باشد. امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: مؤمن بر مؤمن دیگر هفت حق دارد که ساده ترین آنها این است: «آنچه براى خود دوست مى دارى براى دیگران دوست بدار و آنچه براى خود نمى پسندى براى دیگران مپسند.»


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 150 نهجالبلاغه: موعظه ای کامل و جامع
(اخلاقى، اجتماعى، سیاسى)
5️⃣ قسمت پنجم حکمت

وَ قَالَ (علیه السلام): لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَنْ یَعِظَهُ لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو...
یَصِفُ الْعِبْرَةَ وَ لَا یَعْتَبِرُ وَ یُبَالِغُ فِی الْمَوْعِظَةِ وَ لَا یَتَّعِظُ فَهُوَ بِالْقَوْلِ مُدِلٌّ وَ مِنَ الْعَمَلِ مُقِلٌّ یُنَافِسُ فِیمَا یَفْنَى وَ یُسَامِحُ فِیمَا یَبْقَى یَرَى الْغُنْمَ مَغْرَماً وَ الْغُرْمَ مَغْنَماً یَخْشَى الْمَوْتَ وَ لَا یُبَادِرُ الْفَوْتَ...

(مردى از امام در خواست اندرز کرد) و درود خدا بر او، فرمود: از کسانى مباش که...
(17) عبرت گرفتن و نتایج آن را به خوبی توصیف می کند ولی خود از عبرت گیری بی بهره است. در پند دادن به مردم زیاده روی می کند ولی خود پندی را نمی پذیرد. (18) سخن بسیار مى گوید، امّا کردار خوب او اندک است. (19) براى دنیاى زودگذر، تلاش و رقابت دارد امّا براى آخرت جاویدان سهل انگار است. (20) سود را زیان، و زیان را سود مى پندارد. (21) از مرگ مى ترسد; ولى فرصت ها را از دست مى دهد...

شرح حکمت:
17. اشاره به عالمان بی عمل و ریاکاران فاقد اخلاص دارد که در قرآن سبب خشم شدید خداوند بیان شده است، لذا امام باقر(علیه السلام) می فرمایند:« شدیدترین حسرت در روز قیامت از آن گروهی است که عدل را ستایش کردند و سپس با آن مخالفت نمودند.»

18. در داستانی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم که عالمی به عابدی که مغرور به اعمال خویش است می گوید: «اگر بخندی و از اعمالت ترسان باشی برتر از این است که گریه کنی در حالیکه به اعمالت مغروری، زیرا شخصی که از اعمال خود مسرور است چیزی از اعمالش بسوی قرب خدا بالا نمی رود.»

19. اشاره به ضعف ایمان و غلبه هوای نفسانی دارد که انسان در امور فانی، تلاش می کند اما از امور باقی که زندگی جاویدان او را تشکیل میدهد،غافل است.

20. «غنیمت» چیزى است که در راه خدا و براى خدا صرف شود و «غرامت» چیزی است که در راه شهوات هزینه گردد. لذا خدا در قرآن اعراب ضعیف الایمان را که انفاق را غرامت می دانند نکوهش کرده و اعرابی که به روز قیامت ایمان دارند و انفاق می کنند(عمل آنها) را مایه تقرب به خدا و دعای پیامبر می داند و خداوند آنها را در رحمت خویش وارد خواهد ساخت (98 و 99 توبه).

21. اشاره به تناقض بین عقیده و عمل دارد که افراد ضعیف الایمان به دلیل از دست دادن اموال از مرگ می ترسند و گروهی به دلیل از دست دادن فرصتها جهت انجام اعمال نیک می ترسند. اما گروهی هستند که ظاهرا مثل گروه دوم از مرگ می ترسند، اما کار نیکی قبل از اتمام وقت انجام نمی دهند.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 150 نهج البلاغه: موعظه ای کامل و جامع
(اخلاقى، اجتماعى، سیاسى)
4️⃣ قسمت چهارم حکمت

وَ قَالَ (علیه السلام): لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَنْ یَعِظَهُ لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو...
یَخَافُ عَلَى غَیْرِهِ بِأَدْنَى مِنْ ذَنْبِهِ وَ یَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَکْثَرَ مِنْ عَمَلِهِ إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَ فُتِنَ وَ إِنِ افْتَقَرَ قَنِطَ وَ وَهَنَ یُقَصِّرُ إِذَا عَمِلَ وَ یُبَالِغُ إِذَا سَأَلَ إِنْ عَرَضَتْ لَهُ شَهْوَةٌ أَسْلَفَ الْمَعْصِیَةَ وَ سَوَّفَ التَّوْبَةَ وَ إِنْ عَرَتْهُ مِحْنَةٌ انْفَرَجَ عَنْ شَرَائِطِ الْمِلَّةِ....

(مردى از امام در خواست اندرز کرد) و درود خدا بر او، فرمود: از کسانى مباش که...
(13) براى دیگران که گناهى کمتر از او دارند نگران، و براى خود پاداشی بیشتر از عملى که انجام داده امید دارد. (14) به هنگام بى نیازى مست و مغرور مى شود و به هنگام فقر مأیوس و سست مى گردد. (15) چون کار کند در آن کوتاهى ورزد، و چون چیزى خواهد زیاده روى نماید. (16) چون در برابر شهوت قرار گیرد گناه را بر گزیده، توبه را به تأخیر اندازد و چون رنجى به او رسد از دستورات دین به کلى دور مى شود....


شرح حکمت:
13. به بیان دیگر گناهان دیگران در نظرش بزرگ و گناه خود در نظرش کوچک است و به عکس، اعمال نیکش هرچند کوچک باشد به نظرش بزرگ مى رسد و انتظار پاداش هاى عظیم دارد. این تناقض به دلیل ضعف ایمان و غلبه شهوات است.

14. قرآن مجید نیز در این باره مى فرماید: «و اگر از جانب خویش، رحمتى به انسان بچشانیم سپس آن را از او بگیریم، بسیار نومید و ناسپاس خواهد بود. و اگر بعد از ناراحتى و زیانى که به او رسیده، نعمت هایى به او بچشانیم به یقین مى گوید: بدى ها از من برطرف شده; (و دیگر باز نخواهد گشت) و غرق شادى و غفلت و فخرفروشى مى شود (9و10 هود)».

15. اشاره به افراد سست و تنبلى است که مرد میدان عمل نیستند و همیشه دستشان به سوى این و آن دراز است، در حالى که تعلیمات اسلام به ما مى گوید تا مى توانى روى پاى خود بایست و تا توان دارى چیزى از دیگرى درخواست نکن که اولى باعث عزت و دومى سبب ذلت است.

16. از اوصاف افراد ضعیف و کم ظرفیت است که تا عوامل شهوت در برابر آنها نمایان مى شود به سرعت به سوى آن مى روند و کام دل از آن بر مى گیرند; ولى نوبت به توبه که مى رسد امروز و فردا مى کنند و به هنگامى که مشکلى در زندگى آنها رخ دهد با خداى خود قهر مى کنند و دستوراتش را به فراموشى مى سپارند و حتى گاه زبان به سخنان کفرآمیز مى گشایند.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 150 نهج البلاغه: موعظه ای کامل و جامع
(اخلاقى، اجتماعى، سیاسى)
3️⃣ قسمت سوم حکمت

وَ قَالَ (علیه السلام): لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَنْ یَعِظَهُ لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو...
إِنْ سَقِمَ ظَلَّ نَادِماً وَ إِنْ صَحَّ أَمِنَ لَاهِیاً یُعْجَبُ بِنَفْسِهِ إِذَا عُوفِیَ وَ یَقْنَطُ إِذَا ابْتُلِیَ إِنْ أَصَابَهُ بَلَاءٌ دَعَا مُضْطَرّاً وَ إِنْ نَالَهُ رَخَاءٌ أَعْرَضَ مُغْتَرّاً تَغْلِبُهُ نَفْسُهُ عَلَى مَا یَظُنُّ وَ لَا یَغْلِبُهَا عَلَى مَا یَسْتَیْقِنُ ....

(مردى از امام در خواست اندرز کرد) و درود خدا بر او، فرمود: از کسانى مباش که...
(9) هرگاه بیمار مى شود (از اعمال بد خود) پشیمان مى گردد و هرگاه تندرست شود احساس امنیت مى کند و به لهو و لعب مى پردازد. (10) به هنگام سلامت خودخواه و مغرور مى شود و به هنگام گرفتارى ناامید مى گردد. (11) اگر بلایى به وى برسد همچون بیچارگان دست به دعا بر مى دارد و اگر وسعت و آرامشى به او دست دهد با غرور از خدا روى گردان مى شود. (12) نفس اماره در انجام گمانها و توهمات بر او چیره مى شود، لیکن در امورى که به آنها یقین دارد، نمى تواند بر نفس تسلط یابد...

شرح حکمت:
۹. خداوند با گرفتار کردن انسان به مشکلات می خواهد آنها را از خواب غفلت بیدار کند اما افسوس که این بیداری زودگذر است. لذا تناقض و‌ فراموشکاری در دو حالت سلامتی و بیماری نشان دهنده ضعف ایمان انسان است.

۱۰. حالت تناقض در احوال که در زمان عافیت مغرور و در ابتلا مایوس می شود؛ به دلیل ضعف ایمان و غلبه هوای نفس است و حالت گرفتاری و عافیت ابدی نیست و قابل تغییر است.سوره هود ایه ۹ و۱۰ «اگر از جانب خویش رحمتی به انسان بچشانیم سپس ان را از او بگیریم، بسیار ناامید خواهدشد و اگر بعد از ناراحتی و زیانی که به او رسیده،نعمت هایی به او بچشانیم به یقین میگوید: بدی ها از طرف من برطرف شده غرق شادی و غفلت و فخر فروشی می شود.»

۱۱. این حالت به‌ کرات در قرآن اشاره شده است که: « هنگامیکه سوار کشتی شوند، خدا را با اخلاص می خوانند و (غیر او را فراموش می کنند) اما هنگامیکه خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک می شوند. (۶۵ عنکبوت)»

۱۲. به این معنی که براى رسیدن به مال و ثروت و جاه و مقام و شهوات دنیا حتى به سراغ راه هایى مى رود که اطمینان ندارد به نتیجه برسد به امید این که شاید به نهایت مطلوبى برسد; ولى درباره کار آخرت با این که یقین دارد فلان عمل باعث نجات او و فلان کار سبب بدبختى او در سراى دیگر مى شود به یقین خود اعتنا نمى کند و برایش مهم نیست.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 150 نهج البلاغه: موعظه ای کامل و جامع
(اخلاقى، اجتماعى، سیاسى)
2️⃣ قسمت دوم حکمت

وَ قَالَ (علیه السلام): لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَنْ یَعِظَهُ لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو... یَعْجِزُ عَنْ شُکْرِ مَا أُوتِیَ وَ یَبْتَغِی الزِّیَادَةَ فِیمَا بَقِیَ یَنْهَى وَ لَا یَنْتَهِی وَ یَأْمُرُ بِمَا لَا یَأْتِی یُحِبُّ الصَّالِحِینَ وَ لَا یَعْمَلُ عَمَلَهُمْ وَ یُبْغِضُ الْمُذْنِبِینَ وَ هُوَ أَحَدُهُمْ یَکْرَهُ الْمَوْتَ لِکَثْرَةِ ذُنُوبِهِ وَ یُقِیمُ عَلَى مَا یَکْرَهُ الْمَوْتَ مِنْ أَجْلِهِ ...

(مردى از امام در خواست اندرز کرد) و درود خدا بر او، فرمود: از کسانى مباش که...
(5) از شکر آنچه به او داده شده عاجز است; ولى باز هم فزونى مى طلبد. (6) دیگران را از کار بد باز مى دارد ولى خود نهى نمى پذیرد و دیگران را به کار خوب وا مى دارد; ولى خودش به آن عمل نمى کند. (7) نیکوکاران را دوست دارد اما مانند آنان عمل نمى کند و گناهکاران را دشمن مى دارد در حالى که خود یکى از آنهاست. (8) از مرگ به سبب زیادى گناهان متنفر است; اما به اعمالى ادامه مى دهد (یعنی ارتکاب گناه) که مرگ را به سبب آن ناخوش مى دارد....

شرح حکمت:
5. یکی از نشانه های غفلت و‌بی خبری شکر نکردن نعمتهای داشته و زیاده خواهی می باشد.

6. اگر انسان کسی را به‌‌ چیزی امر میکند به سبب برکات آن است و اگر نهی کند به دلیل زیان های آن است. اما اگر خود عمل به این امر و نهی نمی کند به جهت نداشتن ایمان نسبت به گفته های خود است.

7. نوعی تناقض میان فکر و‌عمل است که بیانگر ضعف ایمان و غلبه هوای نفس است، که از نظر تفکر، صالحان را به دلیل اعمال صالحشان دوست دارد ولی در عمل از عمل صالح دوری می کند و از ظالمان به دلیل اعمالشان متنفر است اما در عمل شبیه آنان رفتار می کند.

8. به دلیل داشتن نامه اعمال سیاه از مرگ می ترسد اما باز توبه نمی کند و به گناهان خود ادامه می دهد که این نشان دهنده ضعف ایمان و غلبه هوای نفس است.

Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 150: موعظه ای کامل و جامع
(اخلاقى، اجتماعى، سیاسى)
1️⃣ قسمت اول حکمت

وَ قَالَ (علیه السلام): لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَنْ یَعِظَهُ لَا تَکُنْ مِمَّنْ یَرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیْرِ عَمَلٍ وَ یُرَجِّی التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ یَقُولُ فِی الدُّنْیَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِینَ وَ یَعْمَلُ فِیهَا بِعَمَلِ الرَّاغِبِینَ إِنْ أُعْطِیَ مِنْهَا لَمْ یَشْبَعْ وَ إِنْ مُنِعَ مِنْهَا لَمْ یَقْنَعْ ...

(مردى از امام در خواست اندرز کرد) و درود خدا بر او، فرمود: از کسانى مباش که
(1) بدون عمل صالح به آخرت امیدوار است، (2) و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخیر مى اندازد، (3) در دنیا چونان زاهدان، سخن مى گوید، اما در رفتار همانند دنیاپرستان است، (4) اگر نعمت ها به او برسد سیر نمى شود، و در محرومیّت قناعت ندارد...

شرح حکمت:
این حکمت دارای نصایح بسیار گرانقدر است که بواسطه عمل به آنها، سعادت دنیا و آخرت نصیب انسان می گردد. امام(علیه السلام) در این بیان پربار به سى مورد از رذائل اخلاقى اشاره کرده و با بیان شیوا و قریب به استدلال از آن نهى مى کند.

1. همانطور که برای رسیدن به متاع ناچیز دنیا تلاش می کنید، برای رسیدن به نعمتهای پر ارزش الهی نیز باید تلاش کرد و تنها راه نجات، عمل صالح است.

2. اشاره به استغفار سریع پس از ارتکاب معصیب و گناه دارد و از تأخیر آن نهی شده است.

3. اشاره به تناقض میان گفتار و ‌رفتار انسان در مورد رزق و برق دنیا دارد و نباید مانند ریاکاران بود که قرآن می فرمایند: « ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی میگوئید که عمل نمیکنید؟ نزد خدا به شدت موجب خشم است که چیزی را بگویید که خود عمل نمی کنید. (2 و3 صف)»

4. اشاره به قانع بودن در هر دو حالت گرفتاری و فزونی نعمت دارد. در برابر مشکلات و محرومیت ها صبور و در برابر مواهب الهی که شامل حال انسان شد شاکر باید باشد.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 149 نهج البلاغه: ضرورت خودشناسى
(اخلاقى)

وَ قَالَ (علیه السلام): هَلَک امْرُؤٌ لَمْ یعْرِفْ قَدْرَهُ.
و درود خدا بر او، فرمود: هلاک شد کسی که ارزش خود را نشناخت.

شرح حکمت:
برای این حکمت دو تفسیر وجود دارد:
۱- اشاره به یکی از عمیق ترین غریزه انسان یعنی دوست داشتن خویشتن است که بر اساس آن انسان گاهی جنبه های مثبت خود را بیش از آنچه هست می پندارد و ‌گاهی جنبه های منفی خود را مثبت تلقی می کند و این سبب می شود که قدر و منزلت خود را گم کند.
۲- انسان به موهبت الهى قدر و مقام والایى دارد، لذا اگر مقام خود را درست نشناسد و شخصیت خود را با امور دنیوی مانند پول وهوی و هوس و... معاوضه کند، از رسیدن به مقام قرب الهی باز مانده و خود را هلاک کرده است، چرا که قدر خود را نشناخته است.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 148 نهج البلاغه: نقش سخن در شناخت انسان (رفتار شناسى)
(اخلاقى، علمى)

وَ قَالَ (علیه السلام): الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ.
و درود خدا بر او، فرمود: شخصیت انسان در زیر زبانش پنهان است.

شرح حکمت:
منظور از «مخبوء» (نهفته بودن) در زیر زبان این است که هنگامى که سخن بگوید شخصیت او آشکار مى شود، چرا که سخن ترجمان عقل و دریچه اى به سوى روح آدمى است. هرچه در روح اوست از خوب و بد، والا و پست، بر زبان و کلماتش ظاهر مى شود.
از امام(علیه السلام) به دنبال این جمله در کتاب مصباح الشریعة نقل شده است که فرمودند: «حال که چنین است کلام خود را بسنج و بر عقل و معرفت عرضه دار هرگاه رضاى خدا در آن است آن را بر زبان جارى کن و اگر غیر از آن است سکوت از چنین سخن گفتنى بهتر است».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 147 نهج البلاغه: ارزش علم و علما
(علمى، اخلاقى، اعتقادى)
4️⃣ قسمت چهارم حکمت

اللَّهُمَّ بَلَى لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُهُ وَ کَمْ ذَا وَ أَیْنَ أُولَئِکَ ، أُولَئِکَ وَ اللَّهِ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ الْأَعْظَمُونَ عِنْدَ اللَّهِ قَدْراً یَحْفَظُ اللَّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَیِّنَاتِهِ حَتَّى یُودِعُوهَا نُظَرَاءَهُمْ وَ یَزْرَعُوهَا فِی قُلُوبِ أَشْبَاهِهِمْ هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِیقَةِ الْبَصِیرَةِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْیَقِینِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْیَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى أُولَئِکَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِینِهِ آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْیَتِهِمْ انْصَرِفْ یَا کُمَیْلُ إِذَا شِئْتَ.

5. ویژگى هاى رهبران الهى:
بار خدایا! آرى هرگز روى زمین از کسى که به حجت الهى قیام کند خالى نمى شود؛ خواه ظاهر و آشکار باشد و یا ترسان و پنهان. وجود آنها به این سبب است که دلائل الهى و نشانه هاى روشن او هرگز باطل نگردد و از دست نرود. تعدادشان چقدر و در کجا هستند؟ به خدا سوگند تعدادشان کم و قدر و مقامشان نزد خدا بسیار والاست. خداوند به واسطه آنها حجت ها و دلایلش را حفظ مى کند، تا به افرادى شبیه خود بسپارند، و بذر آن را در دلهایشان کشت کنند. علم و دانش با حقیقتِ بصیرت به آنها روى آورده و روح یقین را لمس کرده اند. آنها آنچه را دنیاپرستانِ هوس باز مشکل مى شمردند آسان یافته اند و به آنچه جاهلان از آن وحشت دارند انس گرفته اند و در دنیا با بدن هایى زندگى مى کنند، که ارواحشان به جهان بالا پیوند خورده است. آنان جانشینان خدا در زمین، و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند. آه، آه، چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم. اى کمیل! (همین قدر کافى است) هر زمان که مى خواهى باز گرد.



شرح حکمت:
ابتدای این بخش از حکمت به سخن امام اشاره دارد که می فرمایند: «وجود آنها به این سبب است که دلائل الهى و نشانه هاى روشن او هرگز باطل نگردد و از دست نرود»; بر اساس این سخن می توان به سؤال فلسفه وجود امام غائب پاسخ داد که وجود ایشان علاوه براینکه سبب آرامش زمین و برکات الهی از طریق ولایت تکوینی می شود، معارف اسلامی و بینات الهی را دست نخورده نگه میدارد تا با گذشت زمان تحریف نگردد و با ظهور خود، همه را از این احکام شریعت سیراب می نماید.
اوصاف بیان شده در این حکمت مربوط به امامان معصوم بوده که زمین از وجود آنها خالی نبوده و اصالت معارف اسلامی را حفظ کرده و نسل به نسل منتقل می سازند.
همچنین احتمال این می رود که منظور امامان معصوم و اصحاب خواص آنها نیز مانند سلمان،مقداد و... باشند که وجودشان در کنار امام معصوم نورافشان شده و گروه هایی را به دین خدا فرا می خوانند.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 147 نهج البلاغه: ارزش علم و علما
(علمى، اخلاقى، اعتقادى)
3️⃣ قسمت سوم حکمت

بَلَى أَصَبْتُ لَقِناً غَیْرَ مَأْمُونٍ عَلَیْهِ مُسْتَعْمِلًا آلَةَ الدِّینِ لِلدُّنْیَا وَ مُسْتَظْهِراً بِنِعَمِ اللَّهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ بِحُجَجِهِ عَلَى أَوْلِیَائِهِ أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ لَا بَصِیرَةَ لَهُ فِی أَحْنَائِهِ یَنْقَدِحُ الشَّکُّ فِی قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ. أَلَا لَا ذَا وَ لَا ذَاکَ أَوْ مَنْهُوماً بِاللَّذَّةِ سَلِسَ الْقِیَادِ لِلشَّهْوَةِ أَوْ مُغْرَماً بِالْجَمْعِ وَ الِادِّخَارِ لَیْسَا مِنْ رُعَاةِ الدِّینِ فِی شَیْ ءٍ أَقْرَبُ شَیْ ءٍ شَبَهاً بِهِمَا الْأَنْعَامُ السَّائِمَةُ کَذَلِکَ یَمُوتُ الْعِلْمُ بِمَوْتِ حَامِلِیهِ.

4. اقسام دانش پژوهان:
بدان که در اینجا (اشاره به سینه مبارک کرد) دانش فراوانى انباشته است، اى کاش کسانى را مى یافتم که مى توانستند آن را بیاموزند آرى تیز هوشانى مى یابم امّا مورد اعتماد نمى باشند، دین را وسیله دنیا قرار داده و از نعمت خدا بر ضد بندگانش استفاده مى کنند و از دلائل الهى بر ضد اولیائش کمک مى گیرند. یا گروهى که تسلیم حاملان حق مى باشند اما چون بصیرتى به پیچ و خم هاى علم و شبهات ندارند با نخستین شبهه و ایراد، شک و تردید در دلشان ریشه مى زند. پس نه آنها، و نه اینها، سزاوار آموختن دانش هاى فراوان من نمى باشند. یا فرد دیگرى که سخت در پى لذّت بوده، و اختیار خود را به شهوت داده است، یا آن که در ثروت اندوزى حرص مى ورزد، هیچ کدام از آنان نمى توانند از دین پاسدارى کنند، و (این دو گروه) بیشتر به چهارپایان چرنده شباهت دارند، و چنین است که دانش با مرگ حاملانش، مى میرد.

شرح حکمت:
در این بخش از حکمت اشاره به چهار گروه دارد که شایسته حمل علوم الهی و اسرار آمیز را ندارند، لذا امام علی(علیه السلام) در همین راستامیفرمایند:« از من سؤال کنید پیش از آنکه از دست شما بروم، چرا که در وجود من علم و دانش فراوانى است. آه آه بدانید افرادى نمى یابم که بتوانند آن را حمل و نگهدارى کنند».
۱- عالمان بی تقوا: دارای مدارج علمی بوده اما از نظر تعهد و احساس مسئولیت الهی پایشان می لنگد. اینها خطرناک ترین دشمنان اسلام هستند که در حدیثى از امیرمؤمنان(علیه السلام) از حضرت مسیح(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «دینار موجب بیمارى دین است و عالِم طبیب دین است. هرگاه دیدید طبیب عوامل بیمارى را به سوى خود مى کشد او را در طبّش متهم سازید و بدانید (کسى که به خودش رحم نمى کند) خیرخواه دیگران نیست».
۲- افراد ضعیف الفکر و نادان و مغرور که در برابر شبهه افکنان کاملا آسیب پذیر اند. خطر این گروه براى جهان اسلام و جامعه بشرى نیز کم نیست. نمونه این گروه جمعیت خوارج بودند.
۳ و۴- این دو گروه شبیه حیوانات می مانند که جز خورد و خواب و شهوت، چیز دیگری را درک نمی کنند.


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat

حکمت 147 نهج البلاغه: ارزش علم و علما
(علمى، اخلاقى، اعتقادى)
2️⃣ قسمت دوم حکمت

یَا کُمَیْلُ الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ وَ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ وَ الْعِلْمُ یَزْکُوا عَلَى الْإِنْفَاقِ وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ. یَا کُمَیْلَ بْنَ زِیَادٍ مَعْرِفَةُ الْعِلْمِ دِینٌ یُدَانُ بِهِ، بِهِ یَکْسِبُ الْإِنْسَانُ الطَّاعَةَ فِی حَیَاتِهِ وَ جَمِیلَ الْأُحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ وَ الْعِلْمُ حَاکِمٌ وَ الْمَالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ. یَا کُمَیْلُ هَلَکَ خُزَّانُ الْأَمْوَالِ وَ هُمْ أَحْیَاءٌ وَ الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِیَ الدَّهْرُ أَعْیَانُهُمْ مَفْقُودَةٌ وَ أَمْثَالُهُمْ فِی الْقُلُوبِ مَوْجُودَةٌ هَا إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ لَوْ أَصَبْتُ لَهُ حَمَلَةً !

2. ارزش هاى والاى دانش:
اى کمیل: دانش بهتر از مال است، زیرا علم، نگهبان تو است، و مال را تو باید نگهبان باشى. مال با بخشش کاستى پذیرد امّا علم با بخشش (و انفاق) فزونى گیرد، و مقام و شخصیّتى که با مال به دست آمده با نابودى مال، نابود مى گردد. اى کمیل بن زیاد، به دست آوردن و شناخت علم (الهی)، رکنی (دِینی) است که باید آن را پذیرفت (یا در برابر آن، پاداش داده مى شود)، به وسیله آن در دوران حیات، کسب طاعت فرمان خدا مى کند و بعد از وفات نام نیک از او مى ماند. علم فرمانده است و مال فرمان بردار.
3. ارزش دانشمندان:
اى کمیل گردآورندگان مال، در حالى که به ظاهر زنده هستند، در حقیقت مرده اند، امّا دانشمندان، تا دنیا برقرار است زنده اند، بدن هایشان گرچه در زمین پنهان، امّا یاد آنان در دل ها همیشه زنده است.



شرح حکمت:
تجربه ثابت کرده است براى پرورش علم هیچ چیز بهتر از تدریس نیست. مطالعه، درس خواندن و مباحثه کردن خوب است ولى تدریس اثر قوى ترى دارد.
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «بدانید همنشینى عالم و پیروى از دانشمند آیینى است که خدا با آن پرستش مى شود و پیروى از عالم سبب کسب حسنات و محو سیئات و ذخیره مؤمنان و مایه برترى و افتخار در حیاتشان و نام نیک بعد از وفاتشان خواهد بود».
امیرمؤمنان على(علیه السلام) از کسانى که امر به معروف و نهى از منکر را با قلب و زبان و دست ترک مى کنند را نیز به «میت الاحیاء» (مرده زندگان) تعبیر. در خطبه 87 نیز همین تعبیر (میت الاحیاء) درباره کسانى که نصیحت نمى پذیرند و گوش به اندرزهاى اولیاء الله نمى دهند، آمده است. از سویى دیگر در حدیثی می فرمایند: «عالم زنده است، هرچند از دنیا رفته باشد و جاهل مرده، هرچند در زمره زندگان باشد». نیز از حضرت نقل شده: «کسى که علم و دانشى را زنده کند هرگز نمرده است».


Channel: @Ramzehayat
Instagram: @Ramzehayat