رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه
رمز حیات

آیه امروز:

کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ ﴿۴۹ صاقات﴾
گوئی (از لطافت و سفیدی) همچون تخم شترمرغی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است).

رمز حیات

رمز حیات

طبقه بندی موضوعی

رمز حیات

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والنصر و اجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه

۱۷۷ مطلب با موضوع «قرآن :: سوره بقره» ثبت شده است

وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ ﴿۱۵۵﴾

و قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی، و کمبود میوه ‏ها آزمایش می ‏کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان!

الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ ﴿۱۵۶﴾

[همان] کسانى که چون مصیبتى به آنان برسد مى‏ گویند ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى‏ گردیم.

أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴿۱۵۷﴾

اینها همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان.

بسم الله الرحمن الرحیم

صبر

آیات شریفه 153 تا 157 در مورد صابران است و در این آیات صفات آنان ییان می شود که در انتها این 5 آیه شریفه، صفات این گروه را با هم خواهیم شمرد.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ﴿۱۵۳﴾

ای افراد با ایمان از صبر (و استقامت) و نماز (در برابر حوادث سخت زندگی) کمک بگیرید (زیرا) خداوند با صابران است.

وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ ﴿۱۵۴﴾

 و به آنها که در راه خدا کشته می‏ شوند مرده مگوئید، بلکه زنده ‏اند ولى شما نمى‏ دانید.

بسم الله الرحمن الرحیم

 

همین طور غیر قابل باور بودن اختلاف امت پیامبر در جانشینی حضرتش و ویژگی ­های کسانی که مایه­ ی اختلاف هستند، به روشنی در آیه 145 تا 147 مطرح گردیده است. در واقع اختلاف یهود و نصاری در امر قبله به خاطر تبعیت از هوای نفسشان مطرح شده است، در حالی که آنها از حضرت موسی و حضرت عیسی در این موضوع تبعیت می ­کنند و خداوند متعال در زمان حضرت رسول جهت قبله را تغییر داد. یهودیان و مسیحیان تا زمانی که بر دین خویش هستند، طبیعی است که از حضرت رسول در امر تغییر قبله تبعیت نکنند. از طرفی آنها از حضرت موسی(علیه السلام) و عیسی(علیه السلام) در این زمینه تبعیت می ­نمایند، اما آیه فرموده که آنها تابع هوای نفسشان هستند. توجه داشته باشید که مسلمانان نیز از تبعیت آنها شدیداً نهی شده­ اند، در حالی که آنها از حضرت رسول تبعیت نموده­ اند لذا نیازی به نهی نبود. به عبارت دیگر تبعیت از دستور پیامبر را باید از پیروان او انتظار داشت، نه پیروان دیگر ادیان. (بعبارتی قبله برا مسلمان هست که نماز میخونه، یهودی و نصرانی که ..)

اختلاف بین خود اهل کتاب نیز یاد آور اختلاف گروه مهاجرین و انصار در سقیفه است (معنا اصلی اهل کتاب یعنی افرادی که بر آنها کتاب نازل شده که یقینا شامل مسلمانان نیز می شود.). آن افراد جانشین حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) [حضرت علی(علیه السلام)] را به روشنی می­شناختند، همان­گونه که فرزندانشان را می­ شناختند. (آیه 146)

خداوند متعال بلافاصله بعد از دستور تغییر قبله، ویژگی­ های حضرت رسول را مطرح می­فرماید که ویژگی­ های جانشین او نیز باید باشد. با توجه به آیه، او باید از همه پاک­تر بوده و دیگران را تزکیه نماید، از همه عالم­تر بوده و دیگران را کتاب و حکمت بیاموزد(سنی و شیعه بر این اعتقادند که وارث علم حضرت رسول(ص)، حضرت امیرالمؤمنین علی­ بن ­ابی­ طالب (ع) است). همین­طور قطعاً چیزهایی را نمی­دانیم و کتاب تنها ما را کفایت نمی­ کند و خلیفه خدا باید باشد تا به ما آنچه را که نمی­ دانیم، آموزش دهد و از همه مهم­تر نشانه­ های خداوند را به مردم نشان دهد. در واقع بینا­کننده مردم نسبت به حضور خداوند در سراسر وجودشان باشد.

بنابراین باید شکر این نعمت را به درستی به جا آورد و در آن اختلاف ننمود و کفران نکرد. (عبارت کامل شدن دین که در آیه 150 ذکر شده ما را یاد عبارت  الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ در آیه شریفه 3سوره مبارکه المائده نیز می اندازد.)

 

جادارد که شکر این نعمت را بجا آوریم و دائم بگوییم:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت ابراهیم(علیه السلام) امام(الگو، پیشوا) دینی معرفی گردید که آن دین توسط خداوند برای مردم برگزیده شده است.(آیات 124 و 132) لذا حضرت ابراهیم(ع) برگزیده خداوند در دنیا و از بندگان صالح حضرت حق در آخرت است.(آیه 130)داستان تغییر قبله بلافاصله بعد از داستان حضرت ابراهیم(علیه السلام) بیان شده است. شاید این دو داستان به ظاهر هیچ نسبتی با یکدیگر نداشته باشند، اما با توجه به ویژگی­ های قبله و ویژگی­ های حضرت ابراهیم شاید بتوان ارتباطی بین این دو یافت.

ویژگی­هایی که برای تغییر قبله در آیات فوق ذکر گردیده است، به ترتیب عبارتند از:

1. خواست الهی است(قبله جدید برگزیده خداوند است).

2. موجب خوشنودی حضرت رسول است(حضرت رسول نیز از این انتخاب خوشحال است).

3. هدایت یافتگان از گمراهان شناخته می شوند(تبعیت کنندگان از حضرت رسول شناخته می شوند، به عبارت دیگر عامل تمیز حق و باطل است).

4. حجت بر مردم است.

5. با تبعیت از آن نعمت بر مردم تمام می­گردد.

6. عامل هدایت به راه مستقیم است.

با توجه به این ویژگی ­ها به سادگی داستان جانشینی حضرت رسول در ذهن تداعی می­گردد. از حضرت فاطمه علیها السلام روایت شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آن که (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید [1].

با این توجه وجود آیه 148 در میان دستورات تغییر قبله روشن می­گردد(برای هرکسی سمتی است). جهت انسان­ ها را محبت ­هایشان تعیین می­ کند(به همین خاطر مولّی ها، مولا و ولی ریشه­ های یکسان دارند). به عبارت دیگر شتاب گرفتن به سمت خداوند ارتباطی به تغییر جهت از بیت­ المقدس به سمت کعبه ندارد. در واقع تغییر قبله مثالی است از تغییرات اصلی مانند تغییر حضرت رسول(ص) به حضرت علی(علیه السلام). لذا باید به سمت اجرای دستورات حضرت علی(ع) مانند حضرت رسول(ص) شتافت و از یکدیگر سبقت گرفت.

زمانی شهادت افراد نیاز می­ شود که اختلافی وجود داشته باشد. با توجه به این­که همه مسلمانان به سمت کعبه نماز می­خوانند، دیگر نیازی به شهادت امت زمان پیامبر به دیگر امم و شهادت حضرت رسول نسبت به آنها نیست. زیرا همه­ ی امت ­ها از حضرت رسول تبعیت نموده و هدایت یافته ­اند. در حقیقت آنچه امم، بعد از پیامبر مکرم در آن اختلاف ورزیدند، جانشینی بعد از حضرت رسول(ص) است. لذا حضرت رسول بر کسانی که در روز غدیر خم بودند، گواه می­ شود و آن امت به بقیه امت­ها شهادت خواهند داد.

 

ادامه دارد...

[1] بحار الانوار ، ج 36 ، ص 353

بسم الله الرحمن الرحیم

وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۱۴۹﴾

و از هر کجا بیرون آمدى روى خود را به سوى مسجدالحرام بگردان و البته این (فرمان) حق است و از جانب پروردگار تو است و خداوند از آنچه مى‏ کنید غافل نیست.

وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِی وَلأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۵۰﴾

 از هر جا که بیرون شدى روى به سوى مسجدالحرام آور و هر جا که بودید روى به سوى آن آورید، تا مردم از شما بهانه ‏اى نداشته باشند، مگر ستمگران، که از آنان نترسید و از من بترسید و [چنین مقرر داشتم‏] تا نعمتم را بر شما تمام گردانم و باشد که هدایت‏ شوید.

کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِّنکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۵۱﴾

همان طور که در میان شما فرستاده‏ اى از نوع خودتان فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند، و شما را تزکیه کند، و کتاب و حکمت بیاموزد، و آنچه نمی ‏دانستید به شما یاد دهد.

فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ ﴿۱۵۲﴾

پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر مرا گوئید و کفران (در برابر نعمتها) نکنید.

+ ان شاءالله در پست آینده توضحات مربوط به آیات شریفه 142 تا 152 را خواهیم داد.

بسم الله الرحمن الرحیم

 

وَ لَئِنْ أَتَیْتَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ بِکُلِّ آیَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَکَ وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمینَ ﴿۱۴۵﴾

سوگند که اگر هر گونه آیه (و نشانه و دلیلی) برای (این گروه) از اهل کتاب بیاوری از قبله تو پیروی نخواهند کرد، و تو نیز پیرو قبله آنان نیستى و خود آنان پیرو قبله یکدیگر نیستند و پس از علمى که تو را (حاصل) آمده اگر از هوس هاى ایشان پیروى کنى در آن صورت جداً از ستمکاران خواهى بود.

الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءهُمْ وَإِنَّ فَرِیقًا مِّنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿۱۴۶﴾

 کسانى که به ایشان کتاب (آسمانى) داده‏ ایم همان گونه که پسران خود را مى‏ شناسند او (محمد) را مى ‏شناسند (اگر چه) جمعی از آنان حق را آگاهانه کتمان می‏ کنند.

الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلاَ تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ ﴿۱۴۷﴾

این (فرمان تغییر قبله) حکم حقی از طرف پروردگار تو است، بنابراین هرگز از تردید کنندگان در آن مباش.

وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا فَاسْتَبِقُواْ الْخَیْرَاتِ أَیْنَ مَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعًا إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ﴿۱۴۸﴾

 و براى هر کسى قبله‏ اى است که وى روى خود را به آن (سوى) مى ‏گرداند، پس در کارهاى نیک بر یکدیگر پیشى گیرید هر کجا که باشید خداوند همگى شما را (به سوى خود (آخرت) باز) مى ‏آورد، چرا که خدا بر هر کارى تواناست‏.

 

+ کانال تلگرام و اینستاگرام رمز حیات شروع به فعالیت کرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

پایداری در جهت صحیح

صراط مستقیم

آیات 142 تا 152 را ابتدا در چندین پست با هم میخوانیم و سپس در ادامه منتظر یه نتیجه گیری و جمع بندی فوق العاده ازشون باشید.

سَیَقُولُ السُّفَهَاء مِنَ النَّاسِ مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِی کَانُواْ عَلَیْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿۱۴۲﴾

به زودى مردم کم خرد خواهند گفت چه چیز آنان را از قبله‏ اى که بر آن بودند رویگردان کرد؟ بگو مشرق و مغرب از آن خداست هر که را خواهد به راه راست هدایت مى‏ کند.

وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَکُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِی کُنتَ عَلَیْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ وَإِن کَانَتْ لَکَبِیرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِینَ هَدَى اللّهُ وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُضِیعَ إِیمَانَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿۱۴۳﴾

و بدین ‏سان شما را گروهى بهینه گرداندیم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر هم گواه بر شما، و ما آن قبله ای را که قبلا بر آن بودی تنها برای این قرار دادیم که افرادی از پیامبر پیروی می ‏کنند از آنها که به جاهلیت باز می‏ گردند مشخص شوند، اگر چه این جز بر کسانی که خداوند آنها را هدایت کرده دشوار بود و خداوند هرگز ایمان شما را ضایع نمى‏ گرداند (این را نیز بدانید که نمازهای شما در برابر قبله سابق صحیح بوده)، به راستى که خداوند با مردم رئوف و مهربان است‏.

قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاء فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَیْثُ مَا کُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوِهَکُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ ﴿۱۴۴﴾

نگاه‏ های انتظار آمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهائی) می ‏بینیم، اکنون تو را به سوی قبله‏ ای که از آن خشنود باشی باز می ‏گردانیم، روی خود را به جانب مسجد الحرام کن، و هر جا باشید روی خود را به جانب آن بگردانید، و کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده شده بخوبی می ‏دانند این فرمان حقی است که از ناحیه پروردگارشان صادر شده (و در کتابهای خود خوانده ‏اند که پیغمبر اسلام به سوی دو قبله نماز می‏ خواند) و خدا از آنچه مى‏ کنند (در مخفی داشتن آیات) غافل نیست.

خداوند متعال در آیات 124 الی 141 پیرامون الگو صحبت می نماید. در این آیات ابتدا حضرت ابراهیم به عنوان الگو معرفی می گردد(آیه 124). سپس در ادامه ما متوجه می شویم که:

1. خداوند متعال ظالمان را الگو قرار نمی دهد.(آیه 124)

2. الگو و پیشوا باید تسلیم پروردگار عالمیان باشد.(آیه 131)

3. وظایف رسول عبارتند از:

الف) تلاوت آیات الهی

ب) آموزش کتاب و حکمت

پ) تزکیه نمودن(آیه 129)

4. هیچ تفاوتی بین انبیای الهی نیست(آیه 136).

5. تنها کسانی مؤمنند که به آنچه انبیا آورده اند ایمان آورند و تنها آن ها هدایت شده اند(آآیه 137).

 

همچنین آموختیم که:

1. ما بر راه و روش حضرت ابراهیم هستیم(آیه 135).

2. حضرت ابراهیم و حضرت یعقوب وصیت نمودند که تسلیم خداوند متعال باشیم(آیه 132).

3. هرکس از راه و روش حضرت ابراهیم دوری کند، سفیه است(آیه 130).

بنابراین ملاک و معیار تسلیم پروردگار عالمیان بودن است، نه یهودی بودن و یا مسیحی بودن و ...(آیات 136 الی 141)

همچنین با خواسته(یا آرمان) های الگوی خودمان آشنا شدیم:

الف) پذیرفته شدن اعمال

ب) تسلیم بودن خود و فرزندان

پ) شناخت راه و رسم زندگی

ت) گشوده شدن فضل و رحمت الهی

ث) الگو قرار گرفتن فرزندانش

 

ان شاءالله از پیروان حقیقی حضرت ابراهیم علیه السلام باشیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطَ کَانُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴿۱۴۰﴾

یا می‏ گوئید ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (دوارده گانه) یهودی یا نصرانی بودند بگو شما بهتر می دانید یا خدا؟ (و با اینکه می‏ دانید آنها یهودی و نصرانی نبودند چرا حقیقت را کتمان می ‏کنید) و چه کسی ستمگرتر از آن کس است که گواهی و شهادت الهی را که نزد او است کتمان کند و خدا از اعمال شما غافل نیست.

تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُم مَّا کَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴿۱۴۱﴾

(به هر حال) آنها امتی بودند که درگذشتند، آنچه کردند برای خودشان است و آنچه هم شما کرده‏ اید برای خودتان است و مسئول اعمال آنها نیستید.

در آیه 140 خداوند متعال این بار به صورت صریح از آنها دین پیامبران قبل از حضرت موسی(ع) را سؤال می نماید، اما آنها با این که می دانند پاسخ نمی دهند، لذا در ادامه آیه شدت ظلم آنها بابت کتمان این موضوع مطرح شده و خداوند متعال از آنچه انجام می دهند، غافل نیست.

مجدداً آیه 134 در آیه 141 تکرار شده است. شاید این دو آیه ار لحاظ اشاره به امت ها تفاوت هایی داشته باشد. آیه 134 اشاره به امت های زمان حضرت ابراهیم و یعقوب داشت و آیه 141 اشاره به یهودیان و مسیحیان زمان پیامبر مکرم اسلام دارد. البته آیه 141 را می توان با زمان حال نیز تطبیق داد.

نکته:

آیه 136== ما تسلیم اوییم.

آیه 138== ما بنده اوییم.

آیه 139== ما مخلص اوییم.

بسم الله الرحمن الرحیم

فَإِنْ آمَنُواْ بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَواْ وَّإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا هُمْ فِی شِقَاقٍ فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۱۳۷﴾

پس اگر آنان [هم] به آنچه شما بدان ایمان آورده‏ اید ایمان آوردند قطعا هدایت ‏شده‏ اند ولى اگر روى برتافتند جز این نیست که سر ستیز [و جدایى] دارند و به زودى خداوند [شر] آنان را از تو کفایت‏ خواهد کرد که او شنواى داناست.

صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ ﴿۱۳۸﴾

رنگ خدائی (بپذیرند، رنگ ایمان و توحید و اسلام) و چه رنگی از رنگ خدائی بهتر است؟ و ما تنها عبادت او را می‏ کنیم.

قُلْ أَتُحَآجُّونَنَا فِی اللّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ ﴿۱۳۹﴾

بگو آیا درباره خداوند با ما گفتگو می‏ کنید در حالی که او پروردگار ما و شماست و اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شما است و ما با اخلاص او را پرستش می‏ کنیم (و موحد خالصیم).

آیات 138 و 139 خداوند متعال را معرفی می نماید و به زیبایی مجدداً پاسخ یهودیان و مسیحیان را می دهد به این گونه که در انتهای هر آیه وظیفه مسلمانان را به صورت غیرقابل انکار مطرح می کند. ابتدا می فرماید: ما برای او عبادت می کنیم و در آیه 138 نیز می فرماید، ما تها برای او اخلاص می ورزیم.

نکته: این عمل که در مورد خداوند احتجاج می کنند، واقعاً جای تعجب دارد.

 

ان شاءالله همیشه رنگ و بوی خدایی داشته باشیم و خدا خودش بهمون کمک کنه!

بسم الله الرحمن الرحیم

وَقَالُواْ کُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱۳۵﴾

(اهل کتاب) گفتند یهودی یا مسیحی بشوید تا هدایت یابید، بگو (این آئینهای تحریف شده هرگز نمی‏ تواند موجب هدایت گردد) بلکه (رستگارى در) آیین ابراهیم پاکدین است که از مشرکان نبود.

قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ﴿۱۳۶﴾

بگوئید: ما به خدا ایمان آورده ‏ایم، و به آنچه بر ما نازل شده، و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران اسباط بنی اسرائیل نازل گردید (و همچنین) آنچه به موسی و عیسی و پیامبران (دیگر) از طرف پروردگار داده شده است، و بین هیچ‏یک از آنان فرق نمى‏ گذاریم و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم (و تعصبات نژادی و اغراض شخصی سبب نمی‏ شود که بعضی را بپذیریم و بعضی را رها کنیم).

طبق آنچه که در آیات قبلی نیز مطرح شد، ملاک و معیار تسلیم بودن در برابر خداوند متعال است، لذا یهودی یا نصرانی مطرح نیست، بلکه مهم تسلیم بودن است و تمام پیامبران قبلی نیز تسلیم بوده اند. بنابراین در پاسخ مردمی که ملاک هدایت را یهودی یا نصرانی بودن مطرح می کردند، خداوند متعال پیامبران الهی را مثال زده و پوچی استدلال آنها را به زیبایی روشن نموده است.

نکته: طبق آیه ی 135، مذهب حضرت ابراهیم، راه ورسم تسلیم بودن است و این راه و رسم مهم است و نمی توان گفت که یهودیان و یا مسیحیان نیز تسلیم هستند. لذا اگر آنها به این راه و رسم ایمان آوردند، هدایت یافته اند و اگر رو برگرداندند، از راه راست جدا شده و در سختی می افتند. قطعاً خداوند کفایت می کند و او شنوا و داناست.

ان شاءالله ما نیز از پیروان واقعی حضرت ابراهیم علیه السلام باشیم.

بسم الله الرحمن الرحیم

وارثان حضرت ابراهیم

إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۳۱﴾

(بخاطر بیاورید) هنگامی را که پروردگار به او گفت اسلام بیاور (و تسلیم در برابر حق باش، او فرمان پروردگار را از جان و دل پذیرفت) گفت در برابر پروردگار جهانیان تسلیم شدم.

وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیَعْقُوبُ یَا بَنِیَّ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى لَکُمُ الدِّینَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إَلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ ﴿۱۳۲﴾

ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را (در بازپسین لحظات عمر) به این آئین وصیت کردند (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند) فرزندان من! خداوند این آئین پاک را برای شما برگزیده است و شما جز به آئین اسلام (تسلیم در برابر فرمان خدا) نمیرید.

أَمْ کُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِی قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَهَکَ وَإِلَهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴿۱۳۳﴾

مگر شما شاهد بودید که چون مرگ یعقوب فرارسید به پسرانش گفت پس از [درگذشت‏] من چه مى ‏پرستید؟ گفتند خداى تو را و خداى نیاکانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را که خداى یگانه است مى ‏پرستیم و ما فرمانبردار او هستیم‏.

تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُم مَّا کَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۱۳۴﴾

آنها امتی بودند که درگذشتند، اعمال آنها مربوط به خودشان بود و اعمال شما نیز مربوط به خود شما است، و هیچگاه مسئول اعمال آنها نخواهید بود.

 

خداوند متعال در آیات 130 و 131 حضرت ابراهیم را توصیف می نماید.

همانا ما او را در دنیا برگزیدیم.

همانا او در آخرت قطعاً از صالحان است.

زمانی که پروردگارش به او فرمود تسلیم شو، گفت برای پروردگار عالمیان تسلیم شدم.

شاید بتوان ویژگی سوم حضرت ابراهیم را به نوعی توصیف و چرایی ویژگی دوم او دانست و همین طور ویژگی دوم را توصیف و چرایی ویژگی اول و این گونه نتیجه گرفت که برگزیده شدن حضرت ابراهیم توسط پروردگار عالمیان، عامل تسلیم بودن او بوده و بالعکس.

نکته: واژه برگزیدن(اصطفی) که در آیه 130 نیز آمده بود، در آیه 132 هم آمده است. این تشبیه را شاید بتوان به گونه ای کنایه از این دانست که خداوند متعال حضرت ابراهیم را امام دینی که برای مردم برگزیده است، قرار داده است، لذا از این جهت او را در دنیا برگزیده است. بنابراین مقام امامت صرفاً برگزیدگی توسط خداوند را لازم دارد و لاغیر.

نکته: جالب اینجاست که انبیای الهی(حضرت ابراهیم و حضرت یعقوب) از فرزندان خود همان چیزی را می خواهند که حضرت ابراهیم دستور داده بود.

در آیات 124 الی 133، خداوند متعال داستان حضرت ابراهیم و فرزندان ایشان را مطرح می نماید، لذا در آیه 134 به آنها اشاره نموده و فرموده است که اینها هر چه کسب کنند برای خودشان جاودانه می ماند و شما نیز هر چه کسب نمایید برای خودتان است و از شما به خاطر اعمال ایشان بازخواست نخواهد شد.

نکته: با توجه به آیات قبلی میزان آنچه که انسان از خوبی کسب می نماید وابسته به میزان تسلیم بودن او در برابر پروردگار عالمیان است.

 

ان شاءالله مسلمان واقعی بشویم و بمانیم!

بسم الله الرحمن ارحیم

 

توضیحات مربوط به آیات پست قبل رو قرار شد امروز خدمتتون عرض کنم.

 

سه آیه 127، 128 و 129 دعاهای حضرت ابراهیم را بعد از برپایی پایه های خانه ی کعبه بیان می نماید. قبل از هر چیزی حضرت ابراهیم از خداوند متعال می خواهد که این عمل را از او بپذیرد.

نکته: پذیرش عمل شرایطی دارد و ممکن است عمل بی فایده صورت پذیرد. تنها در صورت پذیرش الهی، عمل در روح انسان تأثیر خواهد داشت.

در آیه ی بعد حضرت علاوه بر خود، برای نسل خود نیز دعا می نماید و از خداوند متعال تسلیم بودن را می طلبند. طبق آیه 112، هرکس تسلیم خداوند باشد، در حالی که نیکوکار است، هیچ ترس و اندوهی نخواهد داشت. بنابراین حضرت با این دعای خود به نوعی رستگاری را طلب نموده اند.

نکته: ترتیب دعای حضرت ابراهیم نیز، در آیه 128 حائز توجه است. ایشان ابتدا تسلیم بودن را خواسته، سپس علم به چگونگی اعمال را طلب نموده و آن گاه بازگشت به درگاه الهی را تقاضا کرده است.

در آیه 129 ویژگی های رسول از زبان حضرت ابراهیم(ع) مطرح می شود.

 - آشکار نمودن نشانه های الهی(آیاتت را بر ایشان تلاوت نماید)

 - قوانین هستی و چگونگی رابطه ی میان آنان و ارتباط بین این قوانین با انسان را به آنها آموزش می دهد(آموزش کتاب و حکمت).

 - و آنها را تزکیه نماید.

در هر کدام از این آیات و در هر دعا حضرت ابراهیم به نوعی از اسماءِ الهی مدد جسته است.

الف) همانا تنها تو شنوای دانا هستی(سمیع علیم)

ب) همانا تنها تو بازگردنده ی مهربان هستی(تواب رحیم)

ج) همانا تنها تو عزیز حکیم هستی

 

دعام تکراری هست ولی دوست دارم باز بگم، خدایا دعاهای حضرت ابراهیم علیه السلام را در حق ما نیز به اجابت برسان!

 

+ یه هفته ای دسترسی به اینترنت ندارم و نخواهم بود، حلال بنمایید اگر برنگشتیم :)

++یکی از خوانندگان عزیز وبلاگ این نظر رو به صورت خصوصی فرستاده بودند و من حیفم اومد در پست نذارمش

شاید بتوان دعاهای حضرت ابراهیم را به زبان خودمان به صورت زیر بیان نمود.
پروردگارا، کارهای خوب ما را از ما بپذیر، همانا تنها تو شنوای دانایی(آیه ۱۲۷).
پروردگارا، ما را تسلیم خودت قرار ده، فرزندان ما را تسلیم خودت قرار ده، راه و رسم زندگی را به ما بیاموز، در فضل و رحمتت را به روی ما بگشا، همانا تنها تو بازگشت کننده ی مهربانی(آیه ۱۲۸).
پروردگارا، فرج آقا امام زمان( عج) را برسان، همانا تنها تو بی نیاز حکیمی(آیه ۱۲۹).
پروردگارا، ما را از یاران صدیق حضرت قرار بده(آیه ۱۳۰).

الهی آمین

بسم الله الرحمن الرحیم

دعاهای حضرت ابراهیم

وَإِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَإِسْمَاعِیلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ﴿۱۲۷﴾

(و نیز بیاد آورید) هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه ‏های خانه (کعبه) را بالا می ‏بردند (و می‏ گفتند) پروردگارا از ما بپذیر! تو شنوا و دانائی.

رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِن ذُرِّیَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّکَ وَأَرِنَا مَنَاسِکَنَا وَتُبْ عَلَیْنَآ إِنَّکَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۱۲۸﴾

پروردگارا! ما را تسلیم فرمان خود قرار ده و از دودمان ما امتی که تسلیم فرمانت باشد به وجود آور، و طرز پرستش خودت را به ما نشان ده، و توبه ما را بپذیر، که تو تواب و رحیمی.
رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنتَ العَزِیزُ الحَکِیمُ ﴿۱۲۹﴾

پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان مبعوث کن، تا آیات تو را بر آنها بخواند، و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند، زیرا تو توانا و حکیمی (و بر این کار قادری).

وَمَن یَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۱۳۰﴾

چه کسی جز افراد سفیه و نادان از آئین ابراهیم (با آن پاکی و درخشندگی) رویگردان خواهد شد؟ ما او را در این جهان برگزیدیم و او در جهان دیگر از صالحان است.

 

توضیحات مربوط به آیات رو در پست بعدی ان شاءالله قرار خواهم داد!

بسم الله الرحمن الحیم

وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ ﴿۱۲۵﴾

(و بخاطر بیاورید) هنگامی را که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم (و برای تجدید همین خاطره) از مقام ابراهیم نماز گاهی برای خود انتخاب کنید، و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکیزه کنید.

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن کَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ﴿۱۲۶﴾

(و بیاد آورید) هنگامی که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا این سرزمین را شهر امنی قرار ده، و اهل آن را، آنها که ایمان به خدا و روز بازپسین آورده‏ اند از ثمرات (گوناگون) روزی ده (ما این دعای ابراهیم را به اجابت رساندیم و مؤمنان را از انواع برکات بهره مند ساختیم) اما به آنها که کافر شدند بهره کمی خواهیم داد، سپس آنها را به عذاب آتش می‏ کشانیم و چه بد سر انجامی دارند.

آیه 125 دو خصوصیت را برای «بیت» بیان می نماید. اول این که محل اجتماع مردم است و دوم این که دارای امنیت است. همین طور خداوند متعال برای طهارت «بیت» مسؤول تعیین می نماید. این خانه مخصوص سه دسته از افراد است. اول طواف کنندگان، دوم معتکفین و سوم سجده کنندگان همراه رکوع. قانونی نیز با توجه به آیه قبل مطرح می شود و آن مکان نماز گذاران است که باید بعد از مقام حضرت ابراهیم قرار گیرد.

نکته: در آیه 126 حضرت ابراهیم دعا می نماید که خداوند این بلاد را برای مردمش امن قرار دهد و همین طور هرکس از مردمانش را که به خداوند و روز واپسین ایمان بیاورد، روزی بخشد.

نکته: حضرت ابراهیم تنها برای افراد با ایمان دعا می نماید، لذا می توان از ایشان مجموعه ی افرادی را که برایشان دعا می توان نمود، تشخیص داد.

نکته: خداوند در پاسخ حضرت ابراهیم نمی فرماید هر کس کفر بورزد، به او کم روزی عطا خواهم نمود، بلکه می فرماید « فَأُمَتِّعُهُ قَلِیلًا».

 

خدایا به حق حضرت ابراهیم، آن سرزمین را به زودی با حضور حضرت بقیه الله از چنگال ظالمان رهایی بخش!

بسم الله الرحمن الرحیم

وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ ﴿۱۲۴﴾

(به خاطر بیاورید) هنگامی که خداوند ابراهیم را با وسائل گوناگونی آزمود، و او بخوبی از عهده آزمایش بر آمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهیم عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانی قرار بده) خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‏رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند شایسته این مقامند).

 

در آیه 37 بیان شد که پروردگار عالمیان به حضرت آدم کلمات را تلقین نمود و سپس حضرت آدم توانست به سوی حضرت حق بازگشت نماید. در آیه 124 نیز پروردگار عالمیان حضرت ابراهیم رابه کلمات مبتلا می نماید، لذا حضرت ابراهیم با تمام نمودن آنها می تواند امام بشود. نکته موجود در دو آیه این است که در آیه 37، «فتاب علیه» را می توان هم به خداوند و هم به حضرت آدم نسبت داد. در آیه 124 نیز «فأتمهن» را می توان هم به خداوند و هم به حضرت ابراهیم نسبت داد. در واقع این آیات به گونه ای یکی شدن نبی خدا با خداوند و لقای الهی را در متن خود دارند. این امر صورت نپذیرفته مگر به واسطه تربیت الهی و تربیت الهی صورت نمی پذیرد مگر به واسطه عبادت(آیه 21).

 

پروردگارا ما را به مقام عبودیتی که در ان هم تو راضی هستی و هم ما برسان! 

بسم الله الرحمن الرحیم

آیاتی را که پشت سر گذاشتیم طرز برخورد با دشمنان اسلام را به ما آموزش می داد. ما در این آیات آموختیم:

1. نگاهتان به دهان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) باشد و هر آنچه او گفت، به خوبی گوش فرا دهید(آیه 104).

الف) بدانید دشمنان به هیچ عنوان دوست ندارند ذره ای خوبی به شما برسد(آیه 105).

ب) بدانید خداوند متعال به هرکس بخواهد از فضل و رحمتش نازل می نماید(آیه 105).

پ) بدانید هر چقدر دشمنان در راستای از بین بردن نشانه های الهی تلاش کنند، به جایی نخواهند رسید. هر آیه ای را که تحریف کرده و یا از بین ببرند، مانند آن و یا بهتر از آن را خواهیم آورد(آیه 106).

ت) بدانید همه چیز برای خداوند است و غیر از او هیچ یار و یاوری ندارید(آیه 107).

2. آنچه را دشمنان خداوند از پیامبرشان خواستند، شما از پیامبرتان طلب نکنید(آیه 108).

الف) بدانید هرکس ایمانش را تبدیل به کفر نماید، در راه بدی گمراه شده است(آیه 108).

ب) بدانید دشمنان بعد از اینکه حق برایشان روشن گشت، به شدت دوست دارند شما را نیز مانند خود گمراه نمایند(آیه 109).

3. شما آن ها را ببخشید و به آن ها توجه نکنید و منتظر بمانید تا امر الهی فرا برسد(آیه 109).

الف) بدانید خداوند بر هر چیزی قادر است(آیه 109).

4. نماز به پا دارید و زکات بدهید و پاداش خوبی هایتان را از خداوند بخواهید(آیه 110).

الف) بدانید خداوند به آنچه انجام می دهید، بیناست(آیه 110).

بنابراین چهار دستور پیرامون برخورد با دشمنان داده شده است (گوش دادن به سخن پیامبر، درخواست های بیهوده نداشتن از حضرت، بخشش و عدم توجه به دشمنان، برپایی نماز و پرداخت زکات).

در ادامه ادعاهای دشمنان نیز مطرح شده و خداوند متعال طریقه برملا نمودن این ادعاها و پاسخ آن ها را بیان می نماید.

ادعای اول: دشمنان می گویند تنها ما رستگاریم(آیه 111).

پاسخ: به آن ها بگویید دلایلتان را ارائه دهید(آیه 111).

بدانید تنها کسی رستگار می شود که تسلیم پروردگار عالمیان بوده و نیکوکار باشد(آیه 112).

ادعای دوم: دسته ای از دشمنان، دسته دیگر را تکذیب کرده و آن دسته این یکی را. جاهلان نیز مانند اینها عمل کرده و دیگران را تکذیب می کنند(آیه 113).

پاسخ: بدانید خداوند در روز قیامت تکلیف اینها را مشخص خواهد نمود(آیه 113).

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِیمِ ﴿۱۱۹﴾

ما تو را به حق برای بشارت و تهدید (مردم جهان) فرستادیم و تو مسئول گمراهی دوزخیان (پس از ابلاغ رسالت) نیستی.

وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ ﴿۱۲۰﴾

هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد تا (بطور کامل تسلیم خواسته‏ های آنها شوی و) از آئین (تحریف یافته) آنان پیروی کنی بگو هدایت تنها هدایت الهی است و اگر پس از دانشى که بر تو [فرود] آمده است، از خواسته‏ هاى آنان پیروى کنى، در برابر خداوند یار و یاورى ندارى‏.

الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ أُوْلَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمن یَکْفُرْ بِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۱۲۱﴾

کسانی که کتاب آسمانی، به آنها داده ایم (یهود و نصاری) و آن را از روی دقت می‏ خوانند، به پیامبر اسلام ایمان می‏ آورند و کسانی که به او کافر شوند زیانکارند.

 

پروردگارا به حق این آیاتت، دل های ما را در برابر دستوراتت خاشع بگردان!

بسم الله الرحمن الرحیم

وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ﴿۱۱۵﴾

مشرق و مغرب از آن خدا است و به هر سو رو کنید، خدا آنجا است، بى ‏گمان خدا گشایشگر داناست‏.

وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ کُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ﴿۱۱۶﴾

و (یهود و نصارا و مشرکان) گفتند خداوند فرزندی برای خود انتخاب کرده است، او منزه است؛ بلکه هر چه در آسمانها و زمین است از آن اوست [و] همه فرمانپذیر اویند.

بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ ﴿۱۱۷﴾

[او] پدید آورنده آسمانها و زمین [است] و چون به کارى اراده فرماید فقط مى‏ گوید [موجود] باش، پس [فورا موجود] مى‏ شود.

وَقَالَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ لَوْلاَ یُکَلِّمُنَا اللّهُ أَوْ تَأْتِینَا آیَةٌ کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَیَّنَّا الآیَاتِ لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ ﴿۱۱۸﴾

افراد نادان گفتند چرا خداوند با ما [بى ‏واسطه‏] سخن نمى‏ گوید؟ و آیه و نشانه ای بر خود ما نازل نمی‏ کند؟ پیشینیان آنها نیز همین گونه سخن می‏ گفتند دلها و افکارشان مشابه است، ولی ما (به اندازه کافی) آیات و نشانه‏ ها را برای اهل یقین (و حقیقت جویان) روشن ساخته ایم.

 

خدایا ما را عاشق خودت بگردان!

بسم الله الرحمن الرحیم

وَقَالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصَارَى عَلَىَ شَیْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلَى شَیْءٍ وَهُمْ یَتْلُونَ الْکِتَابَ کَذَلِکَ قَالَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُواْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ﴿۱۱۳﴾

یهودیان گفتند که مسیحیان بر حق نیستند، و مسیحیان گفتند یهودیان بر حق نیستند، در حالی که هر دو دسته، کتاب آسمانی را می‏ خواندند (و باید از این گونه تعصبها بر کنار باشند) افراد نادان (دیگر همچون مشرکان) نیز سخنی همانند سخن آنها داشتند، خداوند در روز قیامت در اختلاف آنها داوری خواهد کرد.

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَن یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِی خَرَابِهَا أُوْلَئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَن یَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَآئِفِینَ لهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۱۱۴﴾

و کیست ستمکارتر از کسى که نگذارد نام خداوند در مساجد یاد شود، و سعی در ویرانی آنها دارند، شایسته نیست آنان جز با ترس و وحشت وارد این کانونهای عبادت شوند، بهره آنها در دنیا رسوائی و در سرای دیگر عذاب عظیم است.

 

طبق آیه 113 یهودیان می گفتند که مسیحیان چیزی نمی دانند و حقی ندارند و مسیحیان نیز در مورد یهودیان همین سخن را می گفتند. در این میان کسانی هم که جزءِ هیچ یک از اینها نبودند، یعنی مشرکین در مورد آنها چنین حرفی را می زدند. این افراد علاوه بر این رفتارشان و عدم تسلیم در برابر اوامر الهی، مانع مراجعه بندگان خدا به مساجد از جمله مسجدالحرام شده بودند و نمی گذاشتند تا مردم در آنها اسم الهی را یاد کرده و به عبادت خداوند بپردازند.

طبق آیه 23، پیامبر مکرم اسلام به عنوان بنده حضرت حق مورد خطاب الهی قرار گرفته بودند، لذا طبق این آیه هرکس بخواهد خداوند را یاد نماید باید مانند او عمل کند، اما این فرقه ها مانع از پیروی مردم از پیامبر شده و در گمراه کردن آنها می کوشند. در کتاب های اهل کتاب به آنها دستور داده شده که تنها با حالت خضوع و ترس در مسجد (و یا شاید بر پیامبر) وارد شوند و اینها به مذهب خویش نیز عمل نمی کنند لذا برای آنها در دنیا خواری و در آخرت عذاب عظیمی است.

خواری در دنیا و عذاب شدید در قیامت در آیه 85 نیز مطرح شده بود. در آنجا داستان عدم وفای به عهد قوم بنی اسرائیل و اجرای بعضی از دستورات و پشت کردن به دسته ای دیگر مطرح شده بود و در اینجا داستان عدم اطاعت از امر الهی است. در کل اطاعت نکردن از دستورات خداوند متعال در ذات خود خواری را به همراه دارد. زیرا انسان به خاطر چیزی این کار را انجام نداده است که خود آن چیز از او (انسان) کمتر و پایین تر است. در حالی که انسان برای خلافت بر این چیزها آفریده شده است. بنابراین کوچک کردن خود در برابر کوچک تر از خود، سرنوشت محتوم کوچک شدن را به همراه دارد.

 

پروردگارا نعمت عبادت خالصانه و بی ریا در مساجدت را به همه ما عنایت بفرما و دست شیاطین و دشمنان اسلام را (همچون آل سعود) از مساجدت کوتاه بگردان!